یک جمله داریم که بر فرض، شارع بیان نموده است (خدا، پیغمبر، ائمه) ولی ظاهر جمله بی معناست. در اینجا یک راه به ذهن می‏آید که اگر لفظی از خ...

مطلق لفظی است که هیچ قیدی ندارد در نتیجه شامل همۀ قیود می‏شود مثلاً عالِم، مطلق است حال عالم شامل عالم زن ، مرد، پسر جوان و... می‏شو...

عام لفظی است که شامل همۀ افراد می‏شود. مثلاً همۀ دانشجویان، هرکس، هیچ کس.اصالة العموم جايی بکار می‏رود که متکلم یک لفظ عامی را بیان ...

اصل حقیقت درجايی بکار می‏رود که متکلم لفظی را بیان می‏کند. حال این لفظ یک معنای حقیقی دارد و یک معنای مجازی و ما می‏دانیم کدام م...

اصول لفظی و اصول عملی:اصول جمع اصل است و اصل در جايی بکار می‏رود که ما شک داریم. دو نوع اصل داریم:  اصل لفظی  2- اصل عملیاصل ل...

لفظ قانون دو حقیقت دارد:  خط کش(حقیقت لغوی) 2- مقررات (حقیقت عرفی). نکته: عرف بر دوقسم است، عرف خاص و عرف عام. عرف خاص اصطلاح معمول بی...

اگر حقیقت عرفی نبود و فقط مجاز لغوی بود چون مجاز لغوی به قرینه نیاز دارد، متکلم موظف بود دائماً قرینه بیاورد ولی در حقیقت عرفی چون حقیقت است...

حقیقت و مجاز بر دو قسمند: لغوی و عرفی.معنی الفاظ در علم خاصّی به نام علم لغت معین می‏گردد. در این علم معانی حقیقی کلمات و برخی از معانی ...

با استفاده از طرق مزبور حقیقت را از مجاز تشخیص می‏دهیم ولی گاهی با فرض تشخیص حقیقت و مجاز مشکل دیگری پیش می‏آید و آن این است که نمی&...

قرینۀ معّینه خود بر دو نوع است:الف. قرینۀ معیّنة لفظیه (مقالیه):گوینده لفظی (قرینه) را بکار می‏برد که منظورش را از آن لفظ مشترک برساند. ...

قرینه صارفه بر دو نوع است:الف. قرینة صارفة لفظیه (مقالیه):متکلم یک لفظی می‏آورد که طرف بفهمد منظور معنای مجازی است. مانند اينكه فردی می&...

علاقه یا مناسبت یعنی ارتباط یعنی معنای دوم به معنای اول ربط داشته باشد.علاقه اقسام گوناگونی دارد:الف. شباهتب. تضاد: مثلاً به آدم تنبلی بگوین...

اطّراد:کثرت استعمال لفظی در معنایی بدون قرینه، علامت حقیقت است. این را اطّراد گویند. قلّت استعمال لفظ نشانۀ مجاز بودن است. مثلاً کلمۀ "...

صحت سلب معنايی از لفظی، علامت مجاز بودن و عدم صحت سلب آن، علامت حقیقت بودن است. مثلاً به مراجع رسیدگی اداری گاهی می‏گویند دادگاه اما می&...

تبادر:تبادر عبارت است از اینکه یکی از معانی زودتر از بقیه  از لفظ فهمیده شود. مثلاً از کلمۀ "ید" معنای دست زودتر از معنای دیگ...