ما از حقوق دريايی يعنی مجموعة قواعد حقوقی مربوط به مالکيت، ثبت، اجاره، رهن کشتی، حقوق ممتازه، تصادم در دريا و نجات کشتی، بارنامه و رابطة مالک کشتی با ناخدا و رابطة ناخدا با خدمه، بيمه، خسارت مشترک و امثال اينها که جزو حقوق داخلی هر کشور است، صحبت نميكنيم.
مجموعة اصول و قواعدی که در محيط درياها و اقيانوسها بر روابط دولتها حاکم است، را حقوق درياها مینامند. علیرغم استفادة ملل و دول در طول تاريخ از درياها، حقوق بينالملل درياها سابقة تاريخی چندانی ندارد. برخی برمیگردند به (1453) قرن 15 که پاپ، اقيانوس اطلس را بين پرتغال و اسپانيا تقسيم کرد.
بعد از آن از قرن 17 تلاشهايی صورت گرفت. برخی دريا را متعلق به هيچ کس نمیدانستند. برخی میگفتند دريا مال همه است. برخی میگفتند اگر کشوری بتواند بر درياها حاکميت يابد متعلق به او خواهد شد. اين نظريه با عملکرد کشورها توأم شده و ايجاد عرف میکند و در معاهدات صلح لاهه مباحثی از آن آمده است.