لفظ قانون دو حقیقت دارد

  1.  خط کش(حقیقت لغوی) 2- مقررات (حقیقت عرفی).

حال سؤالی داریم به این عنوان که وقتی لفظی دو حقیقت دارد، مخاطب سراغ کدامیک برود؟

در تعارض حقیقت لغوی با حقیقت عرفی، حقیقت عرفی مقدم است زیرا مردم اهل عرف هستند نه اهل لغت.

نکته: عرف بر دوقسم است، عرف خاص و عرف عام. عرف خاص اصطلاح معمول بین عده‏ای مخصوص و یا فّن خاصی است مانند اصطلاحات همة علوم و فنون و مصطلحات بین مردم و اصطلاح علم منطق و فلسفه با اصطلاح فقه و اصول متفاوت است و هر یک عرف خاصی را تشکیل می‏دهد.

عرف عام در برابر عرف خاص است و منظور از آن معمول و متعارف بین مردم است بدون تعلق به دستۀ خاص و فنّ مخصوصی.

نکته: عرف شرع و عرف متشرّعه هر یک عرف خاصی است. منظور از عرف شرع اصطلاحات زمان پیغمبر (ص) است و گاهی مصطلحات زمان صحابه را نیز به تبع زمان  پیغمبر عرف شارع و عرف شرع می‏نامند.

عرف متشرّعه عبارت از اصطلاح مردمی است که شریعت را پذیرفته‏اند و معمولاً از زمان امام جعفر صادق(ع) به بعد را عرف متشرّعه نامند. عرف متشرّعه را می‏توان عرف فقها نامید.

نکته: کلمۀ دارايی در لغت و عرف عام به معنای اموال و مطالبات شخصی است ولی در عرف خاص یعنی در اصطلاح حقوق دارايی عبارت است از مجموع اموال و حقوق مالی و دیون و تعهدات و با تفسیری که از آن می‏کنند و آن را از عناصر شخصیت می‏دانند معنايی متفاوت با معنای لغوی و عرفی خود دارد.

نکته: اصطلاح لازم و جايز در فقه و حقوق معنائی دارند جز آنچه در لغت داشته‏اند. لازم در فقه و حقوق عملی است حقوقی که فسخ یک جانبه آن بی اثر است مثل عقد بیع و جايز دربرابر آن است مانند عقد وکالت.

نکته: آیا حقیقت شرعی وجود دارد؟ یک سری الفاظ وجود دارند که قبل ا ز شرع  معنایی (حقیقت لغوی) داشته‏اند مثلاً صلاة قبل از اسلام به معنی دعا بوده، حج به معنی قصد و نیت بوده و شارع این الفاظ را در معانی دیگری بکار برده است و آنقدر این عمل را تکرار نموده که بصورت یک حقیقت در آمده است. در واقع شارع این الفاظ را در یک معنی مجازی بکار برده است و حقیقت شرعی بوجود آمده است.

نکته: فایدۀ حقیقت شرعی این است که وقتی شارع می‏گوید صلاة منظورش که همان نماز است برای مخاطب تداعی می‏شود و قرینه‏ای برای آن نمی‏آورد. در واقع فایدۀ حقیقت شرعی و حقیقت عرفی یکی است.

نکته: در تعارض حقیقت لغوی با حقیقت عرفی و با حقیقت شرعی کدامیک مقدم است؟ ابتداء حقیقت شرعی، بعد حقیقت عرفی و بعد حقیقت لغوی می‏باشد.

نکته: موضوع عرفی چیزی است که پیش از شرع میان مردم وجود داشته مانند معاملات از قبیل بیع واجاره و غیره. موضوعات شرعی (مخترعه) موضوعاتی است که شرع بوجود آورده و پیش از آن وجود نداشته است مانند رکوع و سجود و قنوت در نماز و غیره.

نکته: دربحث حقیقت شرعی تمام اقسام موضوعات احکام مورد بحث می‏باشد یعنی هم موضوعات عرفی و هم موضوعات مخترعه هر دو مورد بحث می‏باشند.