اموال و مالكيت

مال از نظر حقوقي به چيزي مي‌گويند كه داراي 2 شرط اساسي باشد.

  1. مفيد باشد و نيازي را برآورد
  2. قابل اختصاص يافتن به شخص يا ملت معين باشد.

* درياهاي آزاد، هوا و خورشيد مال محسوب نمي‌شوند.

نكته: مواد مخدر از لحاظ طبيعي مي‌تواند به فردي اختصاص يابد ولي از نظر حقوقي نمي‌تواند به شخصي اختصاص يابد و به تملك فردي درآيد. (زيرا توسط دولت ممنوع شده است)

نكته: نبايد تصور كرد كه ماكل نداشتن برخي از اشياء دليل بر آن است كه اين اشياء مال به حساب نيايد بلكه همين كه قابل تملك باشد كافي است. در قانون مدني هم در ماده 27 اين گونه اموال آمده‌اند.

* رجوع كنيد به تست 2 وكالت 72 ماده 27 ق.م

نكته: وقف با اين كه اصولاً براي هميشه از قلمرو داد و ستد خارج مي‌شود ولي با اين حال مال است زيرا قابليت طبيعي نقل و انتقال را همچنان دارد.

نكته: مال فقط شامل اشياء نيست بلكه شامل جميع حقوق مالي مي‌شود (در حقوق مدرن)

كلمه مال نه تنها شامل اشياء مادي مي‌شود بلكه شامل حقوقي كه داراي ارزش اقتصادي هم هست مي‌باشد مثل حق عيني، حق ديني و حق مولف. (مواد 18 و 20)

نكته: به خاطر تسهيل معاملات مردم هر چيزي كه براي شخصي نفع داشته باشد و وي حاضر نباشد در ازاي آن مال پرداخت كند، مال محسوب مي‌شود در واقع ماليت داشتن شخصي است ولي منفعت داشتن عقلايي و نوعي است. (در حقوق)

نكته: مال اندك مثل يك دانه گندم موضوع داد و ستد قرار نمي‌گيرد و عرف از آن بي اعتنا مي‌گذارد ولي مال محسوب مي‌شود (مثل محاسبه‌هاي بانكي و بازرگاني)

نكته: در موردي كه مالي به حكم عادت در آينده ايجاد مي‌شود و زمينه اين وجود در ديد عرف ارزش دارد مثل ميوه درخت بايد آن را مال يا در حكم مال دانست. (فروش ميوه آينده درخت و اجاره منافع آينده خانه (سكونت) صحيح است).

تعريف حق: توانايي و امتيازي كه قانون به اشخاص مي‌دهد تا بتواند نيازهاي روزمره خود را برآورده سازند.

كلاً حق بر دو دسته است:

  • مالي: هدف آنها تأمين نيازهاي مالي است مثل حق مالكيت
  • غيرمالي: هدف آنها تأمين نيازهاي غير مالي و عاطفي مثل حق زوجيت