عقد وقف و اثرات آن

- وقف عقدی عینی و لازم و غیرمعوض و غیرتملیکی است و نمی‌توان در آن شرط عوض قرار داد.

59- قبض در عقد عینی شرط تحقق است و قبل از حصول قبض عقد محقق نمی‌گردد.

60- اثر اول وقف: در وقف عین مال پس از وقوع عقد به نحو صحت و حصول قبض؛ لزوم می‌یابد و حبس دائمی می‌شود (فک ملک یا جدا ساختن ملک از دارایی واقف) و مال موقوفه دارای شخصیت حقوقی مستقل می‌شود که نماینده این شخص حقوقی، شخص متولی می‌باشد.

61- اثر دوم وقف: برای موقوفه علیهم حق انتفاع ایجاد می‌شود و این حق؛ حق مالی است و اصولاً قابل انتقال به ارث می‌باشد. 

62- در دو مورد در قانون ایجاد شخصیت حقوقی پیش بینی شده است یکی در وقف مال که مال موقوفه دارای شخصیت حقوقی می‌شود و دیگری در خصوص فوت که باعث ایجاد شخصیت حقوقی برای ترکه میت می‌شود.

63- در وقف مالک باید مالک عین و منفعت باشد پس مقترض می‌تواند مال را وقف کند (قرض از عقود تملیکی است) همچنین متهب و متصالح  اما مستعیر و مستودع و مستأجر نمی‌توانند مال را وقف کنند زیرا در اثر عقد بر مال، مالکیت پیدا نمی‌کنند.

64- مال موضوع وقف باید مصرف نشدنی باشد و می‌تواند منقول یا غیر منقول باشد. مشاع یا مفروز باشد پس سهم مشاع را نیز می‌توان به وقف داد.

65- در صورت غيرقابل افراز بودن ملك مشاعي كه قسمتي از آن وقف است، قسمت ديگر آن قابل فروش خواهد بود.

66- مالی که منافع آن موقتاً در اختیار دیگری است می‌توان وقف نمود.

67-  وقف دین و منفعت و مال مرهونه باطل است.

68- وقف بر محصور: ایجاب واقف + قبول طبقه اول از موقوفه علیه + قبض طبقه اول از موقوفه علیه (قبض شرط تحقق است)

1- وقف بر غیرمحصور: ایجاب واقف + قبول حاکم + قبض متولی

* اگر متولی نبود حاکم قبض می‌کند.

2- وصیت بر وقف بر غیر محصور: ایجاب واقف + قبول شرط نیست زیرا در وصیت بر غیرمحصور نیاز به قبولی حاکم نیست. (ماده 828 ق.م)

69- وقف بر مقاصد نامشروع و وقف بر نفس (بر خود واقف) باطل است.

70-  وقف بر دیون واقف باطل است.

71-  وقف بر مجهول (موقوف علیهم نامعلوم) باطل است اما اگر دادرس بتواند با تفسیر اراده واقف و مفاد عرفی واژه‌ها و شرایط ایجاب و قبول، موقوف علیه را تشخیص دهد وقف بر مجهول نمی‌باشد.

72- وقف به قصد فرار از دین؛ غیر نافذ و صحت آن منوط به تنفیذ طلبکاران است.

73- وقف بر معدوم باطل است مگر به تبع موجود. 

74- مجهول بودن مورد وقف در وقف عام ایرادی ندارد و اگر قدر متیقنی نباشد درآمد آن صرف تبلیغ و نشر کتب در زمینه معارف اسلامی می‌شود.  

75- مجهول بودن مورد وقف در وقف خاص، موجب مجهول‌المصرف شدن و باطل شدن وقف می‌باشد.

76- وقف بر نفس باطل است مگر آنکه در وقف عام واقف مصداقی از موقوف علیهم قرار گیرد.

77- نصب متولی: اداره امور موقوفه تولیت نام دارد. واقف می‌تواند خود یا فرد دیگری را متولی قراردهد.

نصب متولی ایقاع است (نمایندگی ایقاعی) و متولی نماینده و مدیر وقف است نه وکیل یا نماینده واقف.

78- نصب متولی یا به صورت اجتماعی است یا استقلالی؛ در حالت اطلاق و سکوت، اصل بر تولیت اجتماعی است.

79- در بحث تعدد متولیان در صورت فوت یکی از متولیان اجتماعی، تولیت بقیه متولیان باقی می‌ماند.

1- همین حکم در خصوص اوصیاء اجتماعی نیز وجود دارد. اما در خصوص وکلای اجتماعی با فوت یکی، وکالت دیگران نیز منحل می‌شود.

80- درصورتیکه متولی خیانت کند حاکم شخصی را ضمیمه می‌کند.

81- اگر در متولی وصف خاصی شرط شده و متولی فاقد آن وصف شود منعزل می‌شود.   

82- اگر در متولی شرط مباشرت نشده باشد می‌تواند برای اداره موقوفه وکیل بگیرد.

83- واقف می‌تواند بر متولی ناظری قرار دهد که بر حسب اراده واقف ناظر استصوابی یا اطلاعی باشد.

84- ناظر استصوابی مأمور تصویب اعمال متولی است .ناظر اطلاعی ناظری است که باید مطلع از اعمال متولی باشد.

85- تقسیم منافع مال موقوفه می‌تواند بر حسب شرایط تعیینی توسط واقف یا به اختیار متولی باشد.

86- درصورتی که برای تعمیرات و مخارج موقوفه شرطی نباشد؛ این مخارج بر حق موقوفه علیه مقدم است.