روانشناسی موفقیت نوبت (۱۰): ایمان به موفقیت

به نام خدا


روانشناسی موفقیت: مجموعه یادداشت های مدیریت فکر، جسم و روان برای رسیدن به اهداف


دکتر بودا وثوق احمدی (کانال تلگرام)


 یادداشت نوبت دهم: ایمان به موفقیت


 بی عملی منشاء شکست


خیلی از ما گیر افتادن در چنبره ی افکار منفی از قبیل «من که نمیتونم از پس این آزمون سخت بربیام» را بطور هفتگی، روزانه و یا هرچند ساعت یکبار تجربه می کنیم. حتی با وجود سابقه موفقیت های متعدد قبلی در زمینه های گوناگون، ذهن ما خیلی به سرعت آنها را فراموش کرده و خود را با فرد یا افرادی فرضی که از توانائی خارق العاده ای برخوردار بوده و قادرند همه موفقیت ها را بطور یکجانبه از آن خود سازند مقیاسه کرده و ما را در دور باطل یأس و ناامیدی فلج کننده ای زندانی می کند. تصور اینکه «دیگران» یا «رقیبان» همه در فرصتی طولانی خود را از همه جهت تقویت کرده و با آمادگی صددرصدی در آزمون شرکت می کنند ترس، استرس و نگرانی در ذهن و روانمان انداخته و شکست را خیلی پیشتر از روز حادثه بر ما مستولی می کند. ریشه یابی این پدیده در افراد مختلف و در شرایط گوناگون نشان داده است که سرمنشاء افتادن به دام این دور باطل و آسیب زننده چیزی نیست جز «بی عملی» و به عبارت دیگر «تنبلی» جسمی، فکری و روانی.  و اما ریشه خود این تنبلی و بی عملی را باید در انگیزه ی ضعیف، عدم ایمان به توانایی های خویش،  بی ایمانی به قابلیت موفق شدن و گاهی شرایط خاص و عوامل محیطی دانست. همانطور که ذکر شد با آنکه ما در مقاطع مختلف زندگی از کودکی گرفته تا بزرگسالی، پیروزی های بسیاری را تجربه کرده ایم، اما ذهن خطرگریز ما با نادیده انگاشتناین پیروزی ها، در شرایط جدید، آسانترین راه که همانا توسل به ترس و ناامیدی است را در پیش گرفته و جسم و روان ما را به سمت تنبلی و سستی توآم با ترس و نگرانی سوق داده که پس از تکرار شدن در روزهای متوالی تبدیل به عادتی دائمی می شود.  بازخورد منفی حاصل از نتایج مایوس کننده گذشته این ضعف را هرچه بیشتر تقویت می کند تا بدانجا که حتی علیرغم داشتن معلومات کافی و توانایی های لازم، اینبار عدم ایمان به داشتن قابلیت برای کسب موفقیت است که دست ما را از پیروزی کوتاه می کند. علاوه بر این، بی عملی و سستی ریشه واقعی اکثر ترسها و موانع ذهنی نیز محسوب می شود.


حرکت، رمز پیروزی


راه شکستن این حلقه ی مسموم کننده، اتکاء فکری و احساسی به پیروزی های گذشته است که همراه با حرکت جسمی و فکری تبدیل به جریان اقدام عملی سنگین شده و موجب تقویت ایمان به توانایی ها و استعدادهای خدادادی ما می شود.  خود من بارها و بارها در زمانهای مختلف در چنبره این دایره یأس گرفتار شده ام که هربار با حربه ی استمداد از موفقیت های گذشته و اتکاء به انرژی های نهفته درونی که در وجود همه ما به ودیعه گذشته شده است این دور باطل شکست را به پیروزی های پیاپی تبدیل نموده ام. بطور مثال، زمانی که به سبب تغییر رشته در مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت و اقتصاد در کشور هلند و نیز به خاطر اولین تجربه خواندن دروس به زبانی غیر از زبان مادری نمرات بسیار پایینی در ترم اول کسب کردم، از طرف دانشگاه اخطاری دریافت کردم که در صورت ادامه این روند از ادامه تحصیل من جلوگیری خواهد شد. احساس منفی ناشی از این عملکرد ضعیف و نیز ترس از عملی شدن اخطار، موجب ایجاد یأس و سرخوردگی بیشتری در من گشت. با وجود گذشت زمان و خو گرفتن به زبان و محیط جدید، روند نمرات پاینتر از حدنصاب در ترم دوم نیز ادامه یافت که منجر به دریافت اخطار دوم شد که توصیه اکیدی بود بر متوقف کردن داوطلبانه تحصیل من، پیش از آنکه دانشگاه  بصورت رسمی این تصمیم را اجرایی کند.  شب دریافت این خبر که چیزی نبود جز خبر شکست آرزوهای بزرگی که در سر داشتم، برای منی که از پس سالها تحصیل  و تحمل سختی و زحمات فکری و جسمی و مالی و گذر از پیچ و خم ها و موانع بیشمار قدم در راه ادامه تحصیل در خارج از وطن گذاشته بودم، یکی از سرنوشت ساز ترین شبهای عمرم را رقم زد. همان شبی که تمام موانعی را که برای رسیدن به آن نقطه پشت سر گذاشته بودم و تمام پیروزی هایی را که تا آنروز کسب کرده بودم به صورت یک لیست بالابلند برای خود نوشته و تا نزدیک صبح با مروز آنها و با اتکاء به انرژی مثبت یادآوری آن پیروزیها، تصمیمی گرفتم راسخ که تا به امروز با من مانده است. و آن تصمیم چیزی نبود جز شکستن حلقه ی مسموم ولی شکننده ی «بی حرکتی»  و «تنبلی» جسمی و فکری و شروع تحمل رنج و مرارت مسیر سخت پیش رو برای رسیدن به هدفی متعالی. پس از این بود که از ترم سوم به بعد، بالاترین نمرات را در دروس مربوطه و نیز برای پایان نامه کارشناسی ارشد کسب کردم و این سخت کوشی و ممارست منجر به نگارش طرح پروژه دکتری در گروه اقتصاد تجارت و موفقیت درتخصیص بورس برای این دوره شد که نهایتا آن دوره هم با همه فراز و نشیب ها با موفقیت به پایان رسید.  یادآوری این فراز و فرودها و مرور نقاط قوت و درس گرفتن از اشتباهات گذشته ایمان ما را به قابلیت هایمان برای تکرار پیروزی ها بصورت اعجاب آوری تقویت می کند.  نگاهی به ناکامی های افراد بزرگ و مشهور می تواند دید ما را نسبت به نتایجی که میگیریم و نیز صبر و استقامت و پشتکاری که باید برای رسیدن به پیروزی از خود نشان دهیم بکلی دگرگون می کند. به این چند نمونه توجه کنید: والت دیسنی پیش از تأسیس شرکت معروف خود، به دلیل نداشتن ایده های خوب وعدم خلاقیت، از مجله ستاره شهر کانزاس که برای آن کار میکرد  اخراج شد! توماس ادیسون به سبب ریختن اسید روزی زمین درهنگام آزمایش از شرکتی که در آن کار میکرد اخراج شد و تصمیم گرفت از آن روز به بعد همه وقتش را صرف تحقیقات شخصی خود کند! دست نویس داستانهای خانم جی کی رولینگز نویسنده رمان معروف هری پاتر، دوازده بار توسط موسسات انتشاراتی مختلف رد شد و به  او توصیه شد دنبال یک کار عادی روزانه بگردد! استیو جابز موسس شرکت معروف اپل در مقطعی از زندگی حرفه ای خویش از شرکتی که خود آنرا بنانهاده بود و سهم بزرگی در موفقیتش داشت اخراج شد! درخواست استیون اسپیلبرگ کارگردان مشهور آمریکایی برای ادامه تحصیل در رشته فیلم سازی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی رد شد! این نمونه ها و هزاران مثال دیگری که می توانید با جستجو در اینترنت و حتی در میان نزدیکان و دوستان خود سراغ بگیرید، همگی یادآور این نکته هستند که در باطن اغلب شکست ها و ناکامی ها، موفقیتی حتمی پنهان است که فرا می خواند ما را که عقبگرد نکنیم، تکیه کنیم به نیروی محرکه فکری، جسمی و روانی خود و با مرور پیروزیهای گذشته ی خویش از آنها پلی برای تلاش های مستمری که دست آخر منجر به پیروز میشود بسازیم.


توصیه ها 


زندگی خود را از اوان کودکی تا به امروز مرور کنید و لیستی از همه موفقیت های کوچک و بزرگ خود در ابعاد مختلف زندگی  تهیه کنید.  لیست شما مثلا می تواند شامل مواردی باشد مثل تمام کردن تحصیلات دبستان، راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه، خدمت سربازی و از این دست. همچنین تواند بود موفقیت در کار و یا تشکیل خانواده، کمک به خویشان و دوستان، و یا تمام کردن یک دوره درسی یا ورزشی یا هنری و یا حتی خواندن موفقیت آمیز یک کتاب! در جلوی هر مورد این لیست، مشکلات و موانعی را که در راه به ثمررساندن آن هدف بر آنها غلبه کردید را نوشته و خصلت ها  و قابلیت هایی که از خود برای انجام آن بروز دادید را پررنگ بنویسید. مثلا برای اتمام یک دوره درسی یا خواندن کامل یک کتاب مرجع امتحانی چه میزان زمان، انرژی و نیز تمرکز انجام دادید که نیازمند مدیریت زمان و سایر فعالیت های روزانه شما بوده است. دور خصلت های برجسته و مهمی که شما را در انجام این اهداف یاری کردند خط بکشید و آنها را در ذهن خود مرور کنید. خود را در بهترین حالت خود تصور کنید در روز یا روزهایی که به انجام کار بر روی آن پروژه مشغول بودید و در عین حال آن قابلیت ویژه را از خود بروز میدادید.  از حس موفقیت آن روز خود الهام بگیرید و گفتگوی درونی خود را به این سمت پیش ببرید که: «من، همان کسی که در آن زمان از پس انجام چنین کار بزرگی با بکار بستن این توانایی ویژه بر آمدم، می توانم آن موفقیت را بازآفرینی کنم و بارها و بارها آنرا در زندگی خود تکرار کنم». این لیست را دفتر یادداشت خود ثبت کنید که در مواقعی که دچار یأس و ناامیدی شدید با مرور آن، جریان پرقدرت انرژی مثبت گذشته را باز یابید. امیدوارم با انجام این تمرین، بتوانید بر یأس و عدم ایمان به موفقیت خود فائق شده و با انگیزه قوی به مسیر آماده سازی خود برای آزمون ادامه دهید.  با آرزوی موفقیت و شادی درونی برای شما!




بودا وثوق احمدی


دوشنبه۱۱ مرداد ۱۳۹۵