اوامر

  1. امر و معنای آن:

ماده و صیغۀ امر در زبان عربی به معانی متعدد آمده‏اند و در اینکه در کدام یک از آنها حقیقت هستند یا مجاز در اصول مباحث وسیعی بوجود آمده لکن سرانجام بیشتر اصولیين به این نتیجه رسیده‏اند که ماده و صیغۀ امر هر دو حقیقت در وجوبند.

مثلاً وقتی ريیسی به مرئوس خود دستور می‏دهد و می‏گوید: به تو امر می‏کنم که مواظب رفتار خودباشی یا به او می‏گوید: مواظب رفتار خود باش. در هر دو مورد شخص زیردست وظیفه پیدا می‏کند که رفتاری بهتر داشته باشد و اگر این کار را انجام ندهد، سزاوار کیفر خواهد بود و معنای وجوب هم چیزی جز این نیست.

نکته: برخی جمله‏های خبري درحکم جملۀ انشايی‏اند یعنی مانند صیغۀ امرند و دلالت بر وجوب می‏کنند مثل دلالت جملة «المؤمنون عند شروطهم» بر وجوب تکلیفی و این جمله به معنای «اوفوا بالشروط» است.

نکته: در حقوق  امر با ماده (از ریشه أمَرَ) نداریم. احکام قانونی به صورت دستور یا جملۀ خبری گفته می‏شود مانند: «قیم باید...» (ماده 1244 ق.مدني) و مانند: «مواظبت... با قیّم است» (ماده1235 ق.مدني).

نکته: آنکه امر می‏کند "آمر" نام دارد، آن که به وی امر شده "مأمور" نام دارد و آنچه بدان امر شده، "مأموربه" نام دارد.

نکته: در امر یک ماده داریم و یک هیأت. مادۀ امر: ریشۀ فعل مثلاً  إضرب: یعنی بزن که امر به زدن می‏کند و مادۀ آن (ض ر ب) مي‌باشد. هیأت امر(صیغۀ امر) که بر وزن أفعَل می‏باشد مانند: أطیعوا الله و أطیعوا الرسول...

نکته: امر یعنی خواستن و طلب ولی هر طلبی امر نمی‏باشد. سه نوع طلب و خواستن داریم که یکی از آنها امر است.

  1.  طلب عالی از دانی یعنی طلب بالا دست از پایین دست که بدان امر می‏گویند مانند طلب ريیس از مرئوس (زیردست).
  2.  طلب مساوی از مساوی مانند طلب دوست از دوست، برادر از برادر که به آن التماس یا خواهش می‏گویند.
  3.  طلب دانی از عالی مانند خواستن زیردست از ريیس خود که به آن استدعا می‏گویند.

نکته: امر، ظهور در وجوب دارد یعنی وقتی عالی چیزی را از دانی می‏خواهد، انجام آن بر دانی واجب و باید آن را انجام دهد.