اصل مثبت حجّت نيست و به عبارت رساتر اصل نميتواند مثبت آثار و لوازم عقلي احكام يا موضوعاتي كه ثابت كرده است، باشد. براي مثال، هر گاه وجود غايب مفقود الاثر مورد شك و ترديد باشد و وجود او را براي اثبات بقاي زوجيت همسر او استصحاب كنند و زن او با مرد ديگري رابطة نامشروع برقرار سازد، نميتوان با توسط به اصل استصحاب اين عمل را رابطه داشتن با زن شوهر تلقي كرد.
نكته: اماره علّت را ثابت ميكند پس معلول را هم ثابت ميكند ولي اصل چنين نيست اصل علت را نيز ثابت نميكند موضوع را ثابت نميكند، اصل غالباً حكم شرعي را كه نسبت به موضوع به منزلة معلول است، ثابت ميكند و چون نميتواند موضوع را ثابت كند آثار و خواص آن را هم نميتواند ثابت كند. آنچه را اصل ثابت ميكند، فقط تكليف متحير و شاكّ است مثلاً استحصاب بقاي غايب مفقود الاثر بدان معنا نيست كه او زنده است بلكه بدين معناست كه زنش نميتواند شوهردار كند و چون زنده بودن او ثابت نميشود،آثار و احكام آن هم ثابت نميشود و اين زن را نميتوان شوهردار دانست و آثار و احكام زن شوهردار را بر او روا داشت