كلمه يا كلامي است كه معناي آن معلوم باشد ولي احتمال معناي ديگر را هم داشته باشد و قرينه‌اي هم وجود داشته باشد كه آن احتمال اگر چه ضعيف و مرجوح است همان مراد و مقصود گوينده بوده است. مانند مادة 200 ق. مدني: «اشتباه وقتي موجب عدم نفوذ معامله است كه مربوط به خود موضوع معامله باشد» چه، مي‌دانيم «عدم نفوذ» در اصطلاح حقوق آن است كه عقد متزلزل و قابل تنفيذ باشد در حالي كه اشتباه مربوط به خود موضوع معامله موجب بطلان عقد است و با توجّه به مباني مورد قبول قانون مدني بايد اصطلاح مزبور را تأويل و تفسير كنيم و بگوييم منظور از عدم نفوذ، بطلان است.