دليل اينکه اصول کلی حقوقی منبع محسوب میشوند آن است که ممکن بود عهدنامه و عرف نتواند کافی باشد، لذا برای حل مسايل حقوقی، يک سری قواعد بنيادين مثل عدالت، وفای به عهد و غيره ضرورت پيدا میکند.
«اصول کلی حقوقی» يا «اصول عمومی حقوق» (General Principles of Law) اصول مشترکی هستند که از نظامهای حقوقی داخلی و بينالملی عمده در جهان قابل استخراج میباشند. اين اصول به دليل عدم صراحت، انعطافپذير بوده و از اجرای خشک قوانين و مقررات حقوقی جلوگيری میکنند. حتی در عهدنامههای 1899 و 1907 لاهه به اصول کلی حقوقی اشاره شده است.
البته اين سؤال به جای خود باقی است که آيا اصول کلی از طريق عرف شکل گرفته يا عرف از طريق اصول کلی تشکيل شده است؟ به نظر عدهاي اصول کلی حقوقی ريشه در عرف دارد و گروهي ديگر اصول کلی حقوقی را زاييدة حقوق طبيعی میدانند. آنچه مسلم است اين اصول از تمدنهای قديمی نشأت گرفته است.
ژرژ سل اصول کلی حقوقی را از منابع حقوق بينالملل ندانسته و آنها را قواعد عرفی عام وارد شده در حقوق بينالملل عرفی میداند. حقوقدانان شوروی اين اصول را قواعد بنيادين حقوق بينالملل عرفی میدانند. لوفور و اسپيروپولوس هم ماهيت اصول کلی حقوقی را همان اصول حقوق طبيعی میدانند و در نهايت، افرادی مثل کاواره، استروپ و آنزيلوتی مفهوم اصول کلی حقوقی را معادل ماهيت حقوق موضوعة داخلی که برای اکثر مراجع قانونگذاری مشترک و مافوق هرگونه چون و چراست برمیشمارند.