مبحث اول- مفهوم حقوقی جنگ

جنگ را به عنوان ابزار سياست ملی شامل مجموعة اقدامات قهری مسلحانه­ای می‌‌دانند که در چارچوب مناسبات کشورها روی می‌­دهد و نظام حقوقی جديدی را در روابط طرفين درگير و کشورهای ثالث ايجاد می‌­کند.

مجموعة مقرراتی را که ناظر بر جنگ است حقوق مخاصمات مسلحانه گويند. البته مقررات حاکم بر زمان جنگ (Jus in Bello) را بايد از مقررات ناظر بر هنگام توسل به جنگ (Jus ad Bellum) که نظم دهنده و تحديد کنندة حق دولت­ها در کاربرد قوای نظامی‌ عليه يکديگر است، تفکيک نمود.

 

مبحث دوم- هدايت عمليات جنگی

کنوانسيون چهارم ژنو مورخ 1949 اولين سند حقوقی است که به طور خاص به مسايل غيرنظاميان در زمان جنگ می‌­پردازد و پروتکل شماره يک ژنو در 1977 کاملترين سند در رابطه با حمايت از غيرنظاميان را تشکيل می‌­دهد.

برخی از گروه­های افراد غيرنظامی‌ در چارچوب حقوق بشر دوستانه از حمايت خاص برخوردارند که از اين قرارند: بيگانگان- پناهندگان- آپارتايد- زنان- کودکان- روزنامه‌نگاران.

افراد غيرنظامی‌ به تمامی‌ کسانی اطلاق می‌­شود که رزمنده نيستند. به موجب کنوانسيون 1907 لاهه، کنوانسيون­های 1949 ژنو و پروتکل­های الحاقی 1977 رزمنده کسی است که جزو اعضای نيروهای مسلح و حتی چريک يا داوطلبانی می‌‌باشد که اولاً به صورت علنی، سلاح حمل می‌­کند. ثانياً زير نظر يک فرمانده عمل می‌­نمايد. ثالثاً در عمليات خود از قواعد و عرف­های جنگی تبعيت می‌­کند. رابعاً دارای علايم قابل شناسايی و قابل تفکيک از بقيه است