فسخ معاهده به معنی اختتام معاهدات است که بايد با توافق طرفين، تصريح در معاهده يا به موجب مقررات حقوق بينالملل انجام گيرد.
1- ايجاد قاعدة آمرة بعدی: اگر پس از انعقاد يک معاهده، قاعدة آمرهای به وجود آيد که معارض مفاد معاهده باشد، از آن هنگام، معاهده منفسخ میشود.
2- خروج از معاهده طبق مقررات معاهده يا رضايت طرفها: در مواردی که معاهده امکان «خروج» (Withdrawal) را پيشبينی کرده میتوان با رعايت شرايط مقرر در معاهده از آن خارج شد. همچنين با کسب رضايت ساير اعضای يک معاهده در صورت سکوت، امکان خروج وجود دارد. در مواردی که معاهده در خصوص خروج، ساکت است علیالاصول اين امکان وجود ندارد مگر آنکه از قصد طرفها بتوان استنباط کرد که چنين امکانی مد نظرشان بوده است. اعلامية خروج يا فسخ اگر به ترتيب ديگری تعيين نشده باشد بايد حداقل 12 ماه پيش از خروج يا فسخ صادر شود. قواعد کلی حاکم بر تعليق اجرای معاهده نيز در صورت سکوت در معاهده همانند فسخ است. ولی بايد دو شرط ديگر هم اضافه شود: اول- تعليق موجب ورود ضرر به حقوق ساير اعضا نشده و مانع انجام تعهدات آنها نشود. دوم- تعليق با موضوع و هدف معاهده، مغايرت نداشته باشد