- حاكميت نامحدود كشورها و اعمال اقتدار انحصاري در قلمروهاي خود.

2- استقلال و برابري كشورها درمقابل يكديگر.

3- امكان توسل به جنگ.

4- شناسايي بي‌طرفي كشورهاي ثالث يا امكان ورود به جنگ.

5- آزادي كشورها در تفسير و اجراي قواعد حقوق بين‌الملل.

پس از اينكه دوران جنگ سرد از 1948 تا 1990 منشأ تحولات عمده‌اي در جهان معاصر و انعقاد معاهداتي تحت تأثير رقابت بين دو بلوك شرق و غرب شد، در دهة 1950 شاهد ظهور نخستين تلاش‌ها دربارة استعمارزدايي با تصويب قطعنامه 1514 مجمع عمومي در سال 1960 تحت عنوان اعلامية اعطاي استقلال به ملل تحت استعمار به اوج خود رسيد. تا اواخر دهة 1960 به جز مستعمرات پرتغال، مستعمرات ساير دول اروپايي به استقلال رسيده بودند. يكي از مباحث مهم در اين دوره، اقدامات دولت افريقاي جنوبي در سرزمين افريقاي جنوب غربي (ناميبيا) است كه سرپرستي آن در زمان جامعة ملل به افريقاي جنوبي سپرده شده بود و اين كشور تلاش براي انضمام آن به خاك خود داشت و بالاخره با مخالفت‌هايي كه صورت گرفت، سرانجام در سال 1990 ناميبيا مستقل شد.

تحول ديگر در اين دوره مربوط به پيدايش قواعد بين‌المللي حقوق بشر بود كه از سال 1948با تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر آغاز گرديد و در سال 1993 كميسارياي عالي حقوق بشر در نظام ملل متحد ايجاد شد. دو كنفرانس مهم حقوق بشري در اين دوران عبارتند از: كنفرانس تهران مورخ 1968 و كنفرانس وين مورخ 1993.