بزرگترين اتفاق اين دوران، سقوط امپراطوري رم ميباشد و مسيحيت و شكل جهاني كليسا، كشورهاي اروپايي اين دوران را متحدالشكل ساخته است.
گرگوآر هفتم، نظرية «دوشمشير» را ارائه داد كه به موجب آن، اگر چه پاپ، صاحب قدرت كامل بوده قدرت سياسي و مادي را به امپراطوري تفويض كرده و خود بعنوان مظهر قدرت معنوي يا مذهبي باقي مانده است. مهمترين قواعد حقوق ملل مسيحي در اين دوران را ميتوان در دو نهاد حقوقي يافت: الف- «صلح الهي»، محتوي مقررات جنگ.
ب - «متاركة الهي»، متضمن تحديد ايام جنگ.
دين اسلام كه در قرون وسطي ظهور يافت، جهان را به اين ترتيب دستهبندي ميكند:
- دارالاسلام: كشورهايي كه اكثريت ساكنان آن، مسلمان بوده و حتيالمقدور، احكام اسلامي درآنها به اجرا در ميآيد.
- دارالحرب: كشورهايي كه اكثر مردم آن، غير مسلمان بوده ودرگيري نظامي با آنها تجويز ميشود.
- دارالعهد يا دارالصلح: كشورهايي كه اكثريت مردم آن، از پيروان يكي از اديان الهي مسيحيت، يهود و زرتشت هستند.
- دارالهدنه: كشورهايي كه ساكنان آن از پيروان ادياني غير از سه دين نامبرده هستند.
- دارالحياد: كشورهايي كه غير اسلامي بوده، ولي رسماً از جانب كشورهاي اسلامي، بيطرف شناخته شدهاند.