كلمه يا كلامي است كه معناي آن معلوم باشد و احتمال معناي ديگر نداشته باشد؛ مانند مادة 307 ق. مدني كه مي‌گويد: «امور ذيل موجب ضمان قهري است: 1- غصب و آنچه در حكم غصب است. 2- اتلاف 3- تسبيب 4- استيفا».

ظاهر: كلمه يا كلامي است كه معناي آن معلوم باشد و احتمال معناي ديگر هم داشته باشد ولي آن احتمال ضعيف و مرجوح باشد مانند مادة 34ق. مدني كه مي‌گويد: «... هر كس مالك مادر شد، مالك نتاج آن هم خواهد شد.» ظاهر ماده سخن از سرايت حقّ مالكيت است لكن عبارت، احتمال تابعيت در انتقال هم دارد ولي اين احتمال ضعيف و مرجوح است.

محكم: نص و ظاهر را محكم گويند و در تعريف آن مي‌توان گفت محكم كلمه يا كلامي است كه معناي آن معلوم باشد و احتمال معناي ديگر نداشته باشد و يا آن احتمال ضعيف و مرجوح باشد.

مجمل: مجمل يا مبهم كلمه يا كلامي است كه معناي آن معلوم نبوده بلكه مردد ميان دو يا چند احتمال باشد و ندانيم كه گوينده كدام يك را خواسته است مانند ماده 453 ق. مدني: «در خيار مجلس و حيوان و شرط اگر مبيع بعد از تسليم و در زمان خيار بايع يا متعاملين تلف يا ناقص شود بر عهدة مشتري است و اگر خيار مختص مشتري باشد تلف يا نقص به عهدة بايع است». كلمة «به عهدة» مجمل است زيرا مردد است ميان ضمان معاوضي و غيرمعاوضي