آنچه تاكنون دربارة تخصيص عام نوشته و گفته شد، همه مربوط بود به معناي منطوق كلام يعني منطوق كلامي كه با عام تعارض داشته و آن را تخصيص داده باشد.
حال ميخواهيم بدانيم هر گاه بين عموم لفظي و مفهوم عبارتي ديگر تعارض درگيرد كدام يك مقدم است. آيا چنان كه در منطوق گذشت، مفهوم هم ميتواند عام را تخصيص دهد يا خير؟
همان طور كه گفته شد، مفهوم بر دو گونه است: مفهوم موافق و مفهوم مخالف. همچنين دانستيم كه مفهوم موافق هم بر دو قسم است: به طريق اولويت و به طريق مساوات. بنابراين همة اقسام مفهوم مورد بررسي قرار ميگيرد:
الف- مفهوم موافق ميتواند عام را تخصيص دهد.
به طوري كه از گفتار اصوليين فهميده ميشود، مفهوم موافق به طريق اولويت در صورت تعارض با عام آن را تخصيص ميدهد و اين عقيده مورد اتفاق اصوليين است.
مثلاً هر گاه بگويند: «هيچ فاسقي را گرامي مدار مگر اين كه خدمتكار دانشمندان باشد». در اين مثال جملة «هيچ فاسقي را گرامي مدار» عام است، جملة «مگر اين كه ... » مخصّص است و منطوق اين مخصّص، مفهوم موافقي دارد به اين نحو: «دانشمندان را به طريق اولي گرامي دار» اين مفهوم موافق به طريق اولي خود در بعضي موارد با جملة عام تعارض دارد و آن موردي است كه دانشمندي فاسق باشد. در اين صورت به كدام يك بايد عمل كرد؟ ميگويند مفهوم موافق، عام را تخصيص ميدهد و معناي كلام چنين ميشود: «هيچ فاسقي را گرامي مدار مگر اين كه خدمتكار دانشمندان باشد يا خودش دانشمند باشد