معاهده چند بخش دارد:

الف- مقدمه: در اين قسمت، نام تمام متعاهدين ذکر شده و موضوع و هدف معاهده در قالب اعلام جهات و دلايل انعقاد معاهده مطرح می‌­شود. مقدمة معاهدات فاقد جنبة الزام­آور است و از عوامل مؤثر در تفسير معاهدات به حساب می‌­آيد.

ب- مقررات اصلی: جزء اصلی هر معاهده را تشکيل می‌­دهد که الزام­آور است و شامل مواد معاهده و شروط پايانی است. لازم به ذکر است که شروط پايانی از ديدگاه مادی، متن حقوقی است و از نظر شکلی، حکم است که شرايط عمل به معاهده را تعيين می‌­کند.

ج- پيوست­ها: اين بخش که شامل مقررات علمی‌، فنی، اداری، تکميلی، تفسيری يا تفصيلی در خصوص برخی مواد يک معاهده يا مجموع يک معاهده است، ممکن است به برخی معاهدات، به منظور پرهيز از حجيم شدن معاهده ضميمه گردد که به لحاظ حقوقی اگر قرار ديگری نباشد از نيروی الزام­آور مواد معاهده برخوردار است. برای انتخاب زبان نگارش معاهده، چند روش وجود دارد:

1- انتخاب يک زبان: از قرون وسطی تا دورانی از عصر جديد در اروپا، تمام معاهدات را فقط به زبان لاتين می‌­نگاشتند.

2- انتخاب چند زبان با رجحان يکی از آنها: معمولاً در معاهدات دو جانبه­ای که طرفين، زبان رسمی‌ مشترک ندارند، معاهده به زبان رسمی‌ هر دو طرف نگارش شده و به زبان سومی‌ هم نوشته خواهد شد که در مقام حل اختلافات مربوط به اجرا يا تفسير بر دو زبان پيشين مقدم خواهد بود.

3- انتخاب چند زبان بدون رجحان يکی بر ساير زبان‌ها: در اين روش، معاهده به تعداد زبان‌های رسمی‌ طرف­های معاهده نگارش شده و همة نسخ در حکم واحدند.

در گام بعد، متن معاهده با تراضی تمام دولت­های مشارکت کننده در تنظيم پيش‌نويس با اکثريت دوم سوم دول حاضر و رأی دهنده يا اکثريت ديگری که دوم سوم دول حاضر و رأی دهنده توافق کنند به «پذيرش متن معاهده» (Adoption of the Text) می‌‌پردازند.

قدم بعدی، «تأييد و اعتبار بخشيدن به متن» (Authentication of the Text) است. در اين مقطع، دولت­های مذاکره کننده از طريق «امضا»، «پاراف» يا «امضا با کسب تکليف» (Signature ad Referendum) متن معاهده را نهايی می‌­کنند.