بطلان مطلق، معاهده را غير قابل تنفيذ ساخته و معاهدة «باطل» (Void) از همان ابتدا بدون اثر حقوقی است.
1- اجبار عليه يک دولت: اگر دولتی تحت فشار قرار گيرد و تحت تأثير اين زور، مجبور به انعقاد معاهده شود، اين معاهده باطل خواهد بود. مقصود از اجبار، تنها اجبار نظامی است و ساير اشکال اجبار مثل فشار ديپلماتيک يا اقتصادی را در برنمیگيرد. منظور از اجبار نظامی هم فشاری است نامشروع که مغاير منشور ملل متحد به کار گرفته شود.
2- اجبار عليه نمايندة دولت: اگر نمايندة دولت، تحت فشار و اجبار يا تهديد به فشار و اجبار، اعلام رضايت دولت متبوع خود را نسبت به معاهدهای بيان دارد، اين معاهده باطل خواهد شد.
3- مغايرت معاهده با قواعد آمره: معاهداتی که مغاير با قاعدة آمرة از پيش موجود باشند، باطل بوده و فاقد هرگونه اثر حقوقی میباشند.
4- معاهدات نابرابر يا نابرابری در معاهدات: اصل برابری تابعان دو جلوه دارد: برابری حقوقی و برابری در حقوق (حقها). عدم توازن ميان تعهدات و منافع متقابل طرفها که نتيجة خدشه بر اصل برابری حقوقی تابعان است منجر به نابرابری در معاهدات میشود. با استناد به عهدنامههای وين، میتوان ادعای بطلان معاهدات نابرابر را داشت.