مبحث اول- تعريف سازمان­های بين­المللی

سازمان­های بين­المللی، موجوديت­هايی هستند که با انعقاد يک معاهده از اجتماع دولت­ها تشکيل می‌­شوند و اين ماهيت، با عملکرد ارکان دايمی‌ خود، با شخصيت حقوقی مستقل از اعضا اهداف مشترکی را دنبال می‌‌کند.

عمده­ترين ويژگی­های سازمان­های بين­المللی عبارتند از:

1- تجمعی از دولت­ها هستند.

2- با انعقاد يک معاهدة چند جانبه تأسيس می‌­شوند.

3- اعضای آن، اهداف و منافع مشترکی دارند.

4-  فعاليت آنها در چارچوب ارکان و تشکيلات منظم انجام می‌­شود.

5- از استقلال و شخصيت حقوقی بين­المللی مجزا از کشورهای عضو برخوردارند.

عوامل مؤثر در گسترش سريع سازمان­های بين­المللی از اين قرارند:

1- پيشرفت علم و تکنولوژی

2- ارتقای همکاری بين­المللی با هدف اجتناب از جنگ

3- گرايش بشر به بسط کمی‌ اجتماعات

4- ضرورت تعديل شکاف بين سطح زندگی مردم دنيا به عنوان لازمة برقراری صلح پايدار.

در خصوص سند مؤسس سازمان‌هاي بين‌المللي مي‌توان نتيجه گرفت كه اولاً عقدي است چند طرفه و الزام‌آور كه ما بين كشورها منعقد مي‌شود، ثانياً چنين عقد چند طرفه با رضايت كامل دولتها امضا مي‌شود. ثالثاً داراي اهداف الزام‌آور براي هر يك از دولتهاي عضو مي‌باشد كه بايد آن را اجرا كنند، رابعاً فسخ و ابطال اينگونه قراردادها قابل عمل نيست و اعضاي سازمان نمي‌توانند از تعهدات مندرج در آن شانه خالي كنند و يا آنكه يك طرفه قرارداد را فسخ كنند، خامساً تصميمات گرفته شده بوسيله اركان‌ معين و مشخص بصورت قطعنامه انجام مي‌شود و يكي از منابع حقوق بين‌الملل بشمار مي‌رود و سادساً تصميمات اركان‌ سازمان‌‌ها گاهي به صورت اعمال حقوقي چند طرفه و گاهي به صورت اعمال حقوقي يك طرفه انجام مي‌شود.

در هر حال با وجود رشد و توسعة سازمان‌هاي بين‌المللي، شايد جاي تعجب باشد كه تعريفي جامع از سازمان‌هاي بين‌المللي كه مقبوليت جهاني داشته باشد وجود ندارد. اما به اعتقاد پروفسور گونزالس گزارشگر ويژه كميسيون حقوق بين‌الملل اين عناصر اساسي در تعريف سازمان‌هاي بين‌المللي مورد تأكيد قرار گرفته است:

1- عنصر مبنايي كه در غالب موارد همان معاهده‌اي است كه به منزلة سند مؤسس سازمان است و به همين علت مبين ارادة سياسي دولت‌ها در همكاري در عرصه‌هايي خاص جهت نيل به اهداف معين است.

2- ساختار نهادين كه بوسيلة سازماندهي و ترتيبات اساسي سازمان نمايان مي‌شود و تضمين استمرار و ثبات عملكرد سازمان‌هاست.

3- عنصر ابزاري كه شامل اشتغالات و اختيارات سازمان است يعني ابزارهايي كه سازمان با اتكا به آنها به‌ عنوان نهادي جداگانه و مستقل برخوردار شدند و موقعيت خود را بعنوان عنصر ضروري حيات بين‌المللي تثيبت نمودند تا آنجا كه ديوان بين‌المللي دادگستري در سال 1949 در نظرية مشورتي خود جهت فراهم ساختن زمينة حضور فعال‌تر و مؤثرتر سازمان‌هاي بين‌المللي در حوزة بين‌المللي ابراز داشت كه نوع و ماهيت تابعان هر نظام حقوقي متأثر از نيازهاي هر جامعه است. بر همين اساس سازمان‌هاي بين‌المللي به عنوان نظام حقوقي بين‌المللي جلوه‌گر شدند و جامعة بين‌المللي بر مشاركت آنها در فرآيندهاي سياسي و حقوقي بين‌المللي گردن نهادند.