اصول جمع اصل است و اصل در جايی بکار میرود که ما شک داریم. دو نوع اصل داریم:
- اصل لفظی 2- اصل عملی
اصل لفظی در جایی بکار میرود که ما در لفظ شك داريم و اصل عملي در جايي بكار مي رود كه ما در عمل شک داریم. مثلاً میخواهیم سیگار بکشیم شک داریم این کار را بکنیم یا نکنیم؟ آیا از نظر شرعی درست است یا خیر؟ در اینجا ما در عمل شک داریم.
اصول لفظیه:
اصول لفظیه قواعدی است که وقتی ما در مراد متکلم شک داریم به سراغش میرویم.
اصول لفظیه بر 6 نوع است یعنی در هر جای خاصی یکی از انواع اصول لفظیه بکار میرود كه عبارتند از:
1- اصل حقیقت (اصالة الحقیقة)
اصل حقیقت درجايی بکار میرود که متکلم لفظی را بیان میکند. حال این لفظ یک معنای حقیقی دارد و یک معنای مجازی و ما میدانیم کدام معنا حقیقی و کدام معنا مجازی است ولی درآنچه که شک داریم منظور متکلم است یعنی نمي دانیم منظورش معنای حقیقی است یا معنای مجازی. در اینجا اصل بر این است که منظور متکلم معنای حقیقی میباشد. دلیل آن هم این است که اگر منظور متکلم معنای مجازی بود باید قرینه میآورد. مثلاً متکلم بگوید سرو، منظورش درخت است و اگر بگوید شیر منظورش حیوان است.
2- اصل عموم (اصالة العموم):
عام لفظی است که شامل همۀ افراد میشود. مثلاً همۀ دانشجویان، هرکس، هیچ کس.
اصالة العموم جايی بکار میرود که متکلم یک لفظ عامی را بیان نموده است حال ما شک میکنیم این لفظ شامل همه یا شامل بعضیها نمیشود. در اینجا اصل بر این است که عام شامل همه است وتخصیص نخورده است.
مثلاً آیهای وجود دارد بدین مضمون: «اوفوا بالعقود» به همۀ عقدها وفا کنید. در این آیه العقود عام میباشد حال فقها شک کردند که آیا العقود شامل همۀ عقدهاست یا قراردادهای خصوصی را شامل نمیگردد؟ در اینجا طبق اصالة العموم میگويیم العقود شامل همة عقود میباشد حتی قرار دادهای خصوصی.