طبق تعريف مؤسسة حقوق بينالملل در سال 1963 در بروکسل، «شناسايی» (Recongnition) عبارتست از:
عملی که به موجب آن، دولتهای قديمی، وجود يک جامعة سياسی جديد و مستقل را که قادر به رعايت حقوق بينالملل است در سرزمين معينی تصديق و تأييد میکنند و در نتيجه، ارادة خود را داير بر شناسايی آن به عنوان عضو جامعة بينالمللی اعلام میدارند.
در مورد ماهيت شناسايی دولتها دو نظريه وجود دارد:
الف- «نظرية ايجادی يا تأسيسی»: با شناسايی دولت، شخصيت بينالمللی به آن اعطا میشود. اين نظريه از سوی پيروان مکتب ارادی همچون آنزيلوتی، اوپنهايم و تریپل مطرح شده است.
ب- نظريه اعلامی: شناسايی موجد دولت نيست و صرفاً اعلام ورود دولت جديد در جامعة بينالمللی از سوی دولت ثالث است. اين نظريه از سوی افرادی مثل سل، کاواره و پیيه طرح شده است.
لوترپاخت ضمن تأکيد بر شرايط مقرر در حقوق بينالملل برای احراز وضعيت دولت و اجباری بودن عمل شناسايی، اين اقدام را هم اعلامی و هم ايجادی دانسته است.
شناسايی يک دولت، آثار چندی را از نظر حقوقی به همراه دارد:
1- دولت شناسايی شده اجازه پيدا میکند تا از صلاحيتهای بينالمللی خود بهره ببرد.
2- دولت شناسايی کننده میتواند دولت شناسايی شده را مسئول اعمال خود قرار دهد و عليه آن اقامة دعوی کند.
3- دولت شناسايی شده میتواند به دادگاههای کشور شناسايی کننده رجوع کند.
شناسايی به صورتهای گوناگونی انجام میشود: شناسايی صريح يا ضمنی و شناسايی فردی يا جمعی.
دکترين مشروعيت که از سوی «توبار» وزير امور خارجة اکوادور ابراز شده قائل بر آن است که چنانچه در آينده بر اثر انقلاب يا کودتا حکومت جديدی بر سر کار آمد، حداقل تا زمانی که حکومت جديد دارای قانون اساسی نگرديده و جلوهای از نمايندگی ملی پيدا نکرده و به عبارتی، شکل قانونی نيافته است، مورد شناسايی قرار نگيرد.
البته بتانکور، نظريهای را جايگزين نظريه توبار کرده که بنابر آن، کشورها بايد از شناسايی حکومتهایی که از راه اعمال زور تشکيل میشوند خودداری کنند.
استرادا وزير امور خارجة مکزيک در سال 1930 اعلام کرد که اصولاً شناسايی دولتها نه تنها امری ضروری نيست بلکه توهين آميز است و با اصل حاکميت دولتها و عدم مداخله در امور داخلی آنها مغايرت دارد.
شناسايی دولتها و حکومتها به دو شکل انجام میگيرد:
الف- شناسايی دوژور (De Jure): دولت شناسايی کننده، دولت مورد شناسايی را از هر جهت واجد وصف دولت میشناسد. آن را شناسايی قانونی هم میگويند.
ب- شناسايی دو فاکتو (De Facto): اين شناسايی که عملی هم خوانده شده، صرفاً وجود صوری دولتها يا حکومتهایی را که وضعيت قانونی آنها مورد ترديد است، مورد شناسايی قرار میدهد.