عبارت است از بردن مال ديگري از طريق توسل توأم با سوءنيت به وسايل يا عمليات متقلبانه. به عبارتي توسل به وسايل متقلبانه وبردن مال ديگري كلاهبرداري محسوب مي‌شود در حالي كه توسل به وسيله ی متقلبانه براي بردن مال ديگري شروع به كلاهبرداري است و مجازات شروع به كلاهبرداري، حبس تعزيري درجه ی 5 است.

نكته: در صورت وجود شرايط تخفيف فقط تا حداقل مجازات مقرر (حبس) و انفصال ابد تقليل داده می شود و در صورتي مي‌توان حكم به تعليق اجراي مجازات داد كه به استناد بند ج ماده 47 مبلغ كلاهبرداري يكصد ميليون ريال يا كمتر باشد.

نكته: شروع به كلاهبرداري و فرضي كه نفس عمل انجام شده نيز جرم باشد(مثل استفاده از سند مجعول) هر چند ماهيتاً تعدد معنوي است اما هر دو مجازات اعمال مي‌شود.

مصاديقي از مانور متقلبانه:

1ـ استفاده از شناسنامه ی كسي كه قبلاً مرده است.

2ـ ارائه جكم مديريت شركت كه بعداً لغو شده است.

3ـ ارائه حكم بدوي كه در مرجع تجديد نظر لغو شده است.

نكته: موضوع كلاهبرداري، اموال متعلق به ديگري است.

نكته: كلاهبرداري جرمي است مقيّد يعني ورود ضرر به قرباني و انتفاع مالي كلاهبردار و يا شخص مورد نظر وي شرط است.

نكته: دروغ صرف،عنصر مادي كلاهبرداري نيست.

نكته: كلاهبرداري در مال مشاع نيز واقع مي‌شود.

نكته: تفاوت سرقت و كلاهبرداري در تسليم ارادي مال است.

نكته: در فقه به كلاهبردار، محتال و از كلاهبرداري تحت عنوان اِحتيال نام برده شده است.

نكته: تحصيل خدمات، از طريق توسل به وسيله ی متقلبانه كلاهبرداري نيست.

مثلاً اگر كسي برود و ماشينش را در كارواش بشويد و پول ندهد كلاهبردار نيست چون خدمات به دست آورده است.

نكته: تقديم دادخواست واهي، براي بردن مال ديگري، كلاهبرداري نيست چون نتيجه ی مستقيم بردن مال نيست بلكه الزام بر تسليم مال توسط دادگاه است جز در مواردي استثنايي.

نكته: در كلاهبرداري كيفيت وسيله ی به كار رفته مهم است و دو ضابطه وجود دارد:

1ـ ضابطه ی نوعي: يعني متقلبانه بودن وسيله به كار رفته براي اغفال ديگران.

2ـ ضابطه ی شخصي: يعني اغفال و فريب خوردن قرباني كه مستلزم عدم آگاهي نسبت به متقلبانه بودن عمل است.

نكته: سوءنيت عام در كلاهبرداري يعني قصد توسل به وسيله ی متقلبانه.

نكته: سوءنيت خاص در كلاهبرداري يعني قصد بردن مال ديگري، ورود ضرر به وي و انتفاع مالی كلاهبردار يا شخص مورد نظر وي.

نكته: كلاهبرداري در سه فرض مشدّد محسوب مي‌شود:

1ـ اتخاذ عنوان يا سمت مجعول مأموريت از طرف سازمان‌ها و مؤسسات دولتي يا وابسته به دولت .

2ـ استفاده از تبليغ عامه از طريق وسايل ارتباط جمعي از قبيل راديو، تلويزيون، روزنامه، مجله، نطق در مجامع و يا انتشار آگهي چاپي يا خطي.

3ـ مرتكب از كاركنان دولت يا وابسته به دولت باشد.

نكته: به صرف كارمند دولت بودن، كلاهبرداري مشدّد محسوب مي‌شود و نيازي به استفاده از سمت نيست.

نكته: معاونت در كلاهبرداري ساده و تبديل آن به كلاهبرداري مشدد، مجازات مشدد را براي معاون به همراه دارد.

نكته: كلاهبرداري جرمي است آني، مركب و مقيّد.

نكته: در جعل اسناد دولتي و رسمي، تعيين مجازات كمتر از حداقل امكان ندارد.

نكته: اگر كسي موجبات ورشكستگي ديگري را فراهم كند كلاهبردار نيست مگر اينكه نفعي عايد وي شود.

نكته: غصب عناوين و مشاغل موضوع مواد 555 و 556 جرايمي مستقل هستند ولي اگر در جهت فريب و بردن اموال ديگري باشد با حصول ساير شرايط كلاهبرداري محسوب می شود.

نكته: اگر مستأجر برخلاف شرط عدم انتقال (به شرط مباشرت) مبادرت به انتقال منافع نمايد، دو نظريه وجود دارد:

1ـ صرفاً حق فسخ ايجاد مي‌شود. (نظردكتر گلدوزيان).

2ـ مطابق قانون راجع به انتقال مال غير جرم محسوب مي‌شود(نظر دكتر ميرمحمد صادقي).