توليت وقف

توليت يعني اداره كردن وقف. واقف مي‌تواند توليت وقف را مادام الحيات يا در مدت معيني براي خود قرار دهد و يا مي‌تواند شخص ديگري را انتخاب كند تا مستقلاً يا مجتمعاً با خود او وقف را اداره كند. همچنين ممكن است توليت وقف به يك يا چند نفر غير از خود واقف واگذار شود كه هر يك مستقلاً يا مجتمعاً وقف را اداره كنند.

در صورتي كه چند متولي وجود داشته باشد چهار حالت تصور مي‌شود 1- استقلال: يعني هر كدام از متوليان بتوانند مستقلاً عمل كنند. 2- ترتيب: يعني متوليان به ترتيبي كه مشخص شده بايد عمل كنند مثلاً اول آقاي الف اداره كند اگر نكرد آقاي ب اداره كند و ...

3- اجتماع: يعني همه متوليات مجتمعاً و با هم وقف را اداره كنند. 4- اطلاق: يعني توليت به صورت مطلق باشد و تعيين نشود كه متوليان چگونه بايد عمل كنند در اين حالت اصل بر اجتماع متوليّان است يعني همگي بايد با هم وقف را اداره كنند. (ماده 75 و حاشيه 3 ماده 75)

- اگر واقف شرط كند كه خود او يا متولي كه معين شده است نصب متولي كند و يا در اين مورد مقتضي بداند قرار دهد شرط و عقد هر دو صحيح است. (ماده 75)

- نصب متولي براي اداره وقف ايقاع است زيرا فقط با قصد انشاي واقف، نصب مي‌شود و به قبول متولي نيازي نيست بدون قبول او نيز متولي به اين سمت منصوب مي‌شود. حال اگر متولي سمت خود را قبول كرد ديگر حق رد نداشته و بايد تصدي به اداره وقف نمايد ولي اگر رد كند مثل صورتي است كه از اصل متولي قرار داده نشده باشد (ماده 76)

نكته بسيار مهم: اگر متوليان به صورت اجتماعي باشند بايد با هم، وقف را اداره كنند و تصرف هر يك بدون تصويب ديگران نافذ نيست (غيرنافذ است) و در صورتي كه يكي از متوليان اجتماعي فوت كنند توليت ديگران باقي مانده و حاكم به جاي آن كه فوت كرده ضم امين مي‌كند تا با ساير متوليان مجتمعاً عمل كنند. (ماده 77) از ملاك ماده 77 براي وضايت نيز استفاده مي‌كنيم يعني اگر چند نفروصي تعيين شده باشند و به صورت اجتماعي باشند فوت يكي اوصياء اجتماعي باعث زوال سمت سايرين نمي‌شود رضايت بقيه باقي مي‌ماند و حاكم به جاي آن وصي كه وفت كرده، ضم امين مي‌كند تا مجتمعاً با ساير اوصيا به وصيت عمل كنند. برعكس، در عقد وكالت اگر چند وكيل به صورت اجتماعي براي امري تعيين شده باشند با فوت يكي از وكلاي اجتماعي وكالت بقيه منحل شده و از بين مي‌رود (ماده 670)

  • در صورتي كه متولي ضمن عقد تعيين شده باشد واقف يا حاكم نمي‌تواند متولي را از دست خود غرل كند مگر در صورتي كه حق عزل شرط شده باشد. (ماده 79)
  • اگر متولي خيانت كند حاكم ضم امين مي‌كند ولي اگر صفت خاصي در متولي شرط شده باشد و متولي فاقد آن وصف گردد منحول مي‌گردد يعني قهراً سمت خود را از دست خواهد داد. (مواد 79  و 80)
  • در اوقاف عامه، اگر متولي خاصي تعيين نشده باشد، توليت طبق نظر ولي فقيه خواهد بود. (ماده 81)
  • يه متولي نسبت به عين موقوفه يد اماني است بنابراين اگر واقف ترتيب خاصي را براي اداره وقف معين كرده باشد، متولي بايد به همان ترتيب رفتار كند و اگر ترتيبي قرار نداده باشد متولي بايد مانند يك وكيل اميني عمل نمايد. منظور اينست كه متولي در حكم امين و وكيل وقف است نه نماينده واقف بلكه وي مدير شخصيت حقوقي است و براي اين شخصيت حقوقي بايد مانند يك وكيل و امين رفتار كند. (ماده 82 و حاشيه 1 ماده 82)