«مثلي» مالي است كه داراي اشباه و نظاير فراوان است. بنابراين كلي في الذمه چون داراي افراد و مصاديق بي شمار است مثلي است ولي «قيمي» مالي است كه يا منحصر به فرد است يا اشباه آن بسيار نادر و كمياب است به طوري كه به منزلة منحصر به فرد است مثل يك انگشتري خاص. بنابراين قيمي هميشه عين معين است و به صورت قابل اشاره مي‌تواند معامله شود مثلاً اين تابلوي عتيقه را فروختم ولي مثلي داراي اشباه فراوان است مثل 100 كيلوبرنج طارم كه يا به صورت عين معين معامله مي شود مثل اين كيسه صد كيلو برنج طارم يا به صورت كلي در معين معامله مي‌شود مثل 100 كيلو برنج طارم از 1000 كيلوبرنج طارم موجود در انبار و يا ممكن است به صورت كلي في الذمه معامله شود مثل 100 كيلو برنج طارم به صورت كلي.