قانون مدني در ماده 808 حق شفعه را چنين تعريف نموده: «هرگاه مال غير منقول قابل تقسيمي بين دو نفر مشترك و يكي از دو شريك حصة خود را به قصد بيع به شخص ثالثي منتقل كند، شريك ديگر حق دارد قيمتي را كه مشتري داده است به او بدهد و حصة مبيعه را تملك كند. اين حق را حق شفعه و صاحب آن را شفيع مي‌گويند».

حق شفعه داراي اوصاف ذيل است:

  1. شفعه حق مالي است زيرا وسيلة تملك و تحصيل مال است و به اين اعتبار بايد آن را حق مالي شمرد.
  2. شفعه حق عيني است زيرا حق تملك مستقيم به شريك مي‌دهد و نيازي به الزام خريدار به انتقال ندارد.
  3. حق شفعه به ارث انتقال مي‌يابد. ماده 823 ق.مدني حق شفعه را قابل وراثت مي‌داند (انتقال قهري).
  4. حق شفعه قابل انتقال به ديگران نيست. حق شفعه وسيلة رفع ضرر از شريك است و بر همين مبنا بايد مورد استفاده قرار گيرد. نتيجة مهمي كه از اين تحليل گرفته مي‌شود انتقال ناپذيري حق به ديگران است.
  5. حق شفعه قابل اسقاط است. شفعه در زمرة حقوق مالي شريك است و در امكان اسقاط آن نبايد ترديد كرد (ماده 822 ق.مدني).
  6. اخذ به شفعه عمل حقوقي است زيرا ارادي است و با تملك سهم فروخته شده در برابر تسليم ثمن انجام مي‌شود و ماهيت آن ايقاع است.