تحجير يعني شروع به آباداني. مثل ديواركشي و محصور كردن زمين
در واقع هر اقدامي كه به تناسب هدف احياء كننده در ديد عرف مقدمه رسيدن به آن است تحجير نام دارد.
نكته: عمل فوق در صورتي تحجير محسوب ميشود كه كار احياي اصلي را به دنبال داشته باشد بنابراين اگر تحجير كننده وسط كار آن را رها سازد تحجير نيست. ايقاعي است مشروط به احياء (ماده 143)
نكته: حفر چاه و حتي رسيدن به آب به تنهايي كافي براي احياي زمين نيست ولي سبب تملك آب مباح ميشود (ماده 160 ق.م)
نكته: در اثر تحجير شخص مالك زمين نميشود بلكه در اثر احياء مالك ميشود. تحجير كننده فقط صاحب حق تقدم يا اولويت ميشود.
موضوع حق تحجير: عين غيرمنقول (زمين) است.
مفاد حق تحجير: ايجاد اولويت در تملك زمين است.
- حق شفعه: ماده 808 حق تملك سهم شريك توسط شفيع است.
* هرگاه هال غير منقولي بين 2 نفر مشترك باشد و يكي از شركا سهم خود را كلاً يا جراً به ثالثي بفروشد شريك ديگر حق شفعه دارد يعني ميتواند ثمن را به مشتري مسترد كرده و حصا فروخته شده را تملك كند. ماده 808
موضوع حق شفعه: عين غير منقول (زمين) است. پس حق عيني است.
مفاد حق شفعه: تملك سهم فروخته شده توسط شفيع يعني صاحب حق شفعه است.
- حق عيني تبعي يا حق وثيقه يا وثيقه عيني: 1- عيني 2- شخصي
وثيقه عيني عبارت است از اين كه عين مالي طلب طلبكار را تضمين كند. مثل عين مرهونه
وثيقه شخصي يعني يك شخص طلب را تضمين كند. در قانون مدني 3 عقد حواله (ماده 727)، ضمان (ماده 684)، كفالت (ماده 734)
وثيقه شخصي هستند. (در حواله محال عليه وثيقه است، در ضمان ضامن وثيقه است و در تفالت كفيل وثيقه است)
موضوع حق عيني تبعي: عين است.
مفاد و ماهيت آن مالكيت طلبكار نيست، انتفاع هم نيست بلكه طلبكار بايد مثل امين رفتار كند (ماده 789) تا سر رسيد طلبش، اگر بدهكار دينش را اداء كرد طلبكار بايد مال را پس بدهد ولي اگر پس نداد دائن حق دارد تقاضاي فروش مال را از مقام صالح بكند.