- رابطه متعهد و ثالث: به محض ايجاد تعهد به نفع ثالث، رابطه بدهكار و طلبكار بين تعهد و ثالث ايجاد ميشود، ثالث ابتدا بايد متعهد را الزام كند، اگر نشد از شخص ديگري به خرج متعهد بخواهد، اگر باز هم نشد، حق فسخ عقد را ندارد چون نسبت به عقد بيگانه است، همچنين ثالث حق رجوع به متعهد له را نيز ندارد.
- رابطه بين متعهد و متعهد له: تعهد به نفع ثالث، ثالث را مستقيماً طلبكار ميكند، مشروط له را غير مستقيم طلبكار ميكند. حال اگر متعهد، تخلف كرد، متعهد له ابتدا بايد او را الزام كند كند، اگر نشد، از شخص ديگري بخواهد و اگر نشد او، ميتواند عقد را فسخ كند.
- رابطه بين متعهد له و ثالث: بهيچ وجه رابطه و طلبكار بين اين دو ايجاد نميشود، متعهد له با قصد احسان و مسامحه، فقط خواسته حقي را براي ثالث ايجاد كند، ثالث حق مراجعه به او را ندارد. همچنين متعهد له به هيچ وجه نميتواند ثالث را تغيير دهد؛ ميزان تعهد بيافزايد يا از آن بكاهد. فقط در بيمه عمر، بيمه گذار ميتواند، منتفع (ثالث را تغيير دهد).
زيرا تعهد به نفع ثالث، حق براي ثالث ايجاد شده، و اگر او فوت كند به وراث او منتقل ميشود. الف خانه خود را به ب ميفروشد، به شرط اينكه اتومبيل ب از آن خواهر الف باشد، اين رابطه را توضيح دهيد گفتم، تعهد به نفع ثالث، استثنايي است بر اصل نسبي بودن قرار داد، پس بايد آن را تغيير مضيق كرده و بگوييم شامل تمليك به نفع ثالث و تعهد فعل ثالث نميشود زيرا، در هر دو مورد اخير، قبولي ثالث شرط است. پس در مسأله فوق به ملكيت ثالث درنميآيد، تا زمانيكه بيع را قبول كند.