1. نمايندگي قراردادي: يعني عقد وكالت؛
  2. نمايندگي قهري يا قانوني: مثل پدر و جد پدري؛
  3. نمايندگي قضائي: مثل قيم، يا امين براي اموال غايب مفقود الاثر.
  4. نمايندگي ايقاعي: وصي در وصيت و متولي در وقف

براي اينكه يك نفر وصي يا قبولي شود نياز به قبول او نداريم ولي آنها حق رد اين سمت را دارند.

نكته (م.198):

فرض اول ← الف و ب معامله‌اي منعقد مي‌كنند يعني هر دو اصيل اند و جزي از نمايندگي نيست؛

فرض دوم ← الف و ب معامله‌اي مي‌كنند، ولي يك نف اصيل است و يك نفر وكيل است؛ وكيل ج

فرض سوم ← الف و ب معامله‌اي مي‌كنند، هر دو وكيل هستند؛ هر يك وكيل ج و و

فرض چهارم ← ج ← وكيل 2 نفر اصيل معامله است. از طرف الف خانه را به ب مي‌فروشد كه براي فروش از الف و براي خريد از ب وكالت دارد. كه اين مورد مي‌گوييم معامله با خود. (در معامله با خود خيار مجلس راه ندارد چون جدايي طرفين اصلاً متصور نيست).