نظريه دوگانگي: از حيث تشكيلات، قلمرو و قواعد حقوقي، مباني و منابع، تابعين، ضمانت اجرا و اعتبار دو گونه قاعده حقوقي داريم (پيروان مكتب حقوق ارادي)

نظريه يگانگي: اين نظريه مبتني بر اصل تبعيت است به عقيده آن‌ها قواي حقوق داخلي و بين‌المللي از دو سيستم مجزا و مستقل نيستند اما يكي از آن‌ها به ديگري برتري دارد (پيروان مكتب حقوق موضوعي)

الف) برتري حقوق بين‌الملل: ژرژسل و هانس كلسن معتقدند از لحاظ ارزيابي، مسئوليت بين‌المللي دولت‌ها و تعيين حدود مرزي كشورها برتري با حقوق بين‌الملل نسبت به حقوق داخلي است.

ب) برتري حقوق داخلي: حقوقدانان جماهير شوروي سابق و ساير كشورهاي سوسياليست معتقد بودند كه از حيث تاريخي، خصوصيت و ساختار حقوقي، منطقي و برتري قانون اساسي بر تعهدات بين‌المللي، حقوق داخلي مافوق حقوق بين‌الملل است.

نظريه معاصر: ملكم شاو معتقد است كه به منظور ايجاد يك چارچوب نظري مناسب و منطبق با واقعيت نبايد نائل به برتري نظام حقوق داخلي بر حقوق بين‌الملل يا بالعكس باشيم چون هر نظام در حوزه خود برتر است. آنچه كه ممكن است اتفاق بيافتد تعارض تعهدات دولت‌هاست يعني دولت در حوزه داخلي خود بر طبق تعهدات خود براساس حقوق بين‌الملل عمل نكند.

نظريه معاصر مبتني بر تساوي نظام داخلي و بين‌الملل است.