ريشه لغوي حقوق بينالملل را بايد در كلمه Jus gentium جستجو كرد. اين كلمه به مفهوم حقوق ملل نزديكتر است.
ـ در حقوق روم Jus gentium در مقابل Jus Civile (حقوق مدني) به كار برده ميشد.
ـ نخستين بار گروسيوس در كتاب حقوق جنگ و صلح قواعد و مقررات حقوق بينالملل را بيان داشته است.
ـ اصطلاح حقوق بينالملل نخستين بار توسط جرمي بنتام در سال 1780 در كتاب مقدمهاي بر اصول اخلاق و قانون ارائه شد.
در رابطه با تابعان حقوق بينالملل اختلاف نظر وجود دارد:
1. تريپل، آنزيلوتي، اوپنهايم، برايرلي روابط بين دولتها
2. دوگي، ژرژسل روابط بين افراد
3. فيور، كلسن، كاوارره، روسو روابط بين دولتها امّا در كنار آنها افراد و سازمانهاي بينالمللي نيز تابع محسوب ميشوند.
تعريف حقوق بينالملل عمومي: مجموعه اصول و قواعدي است كه دولتها یعنی اعضاي اصلي جامعه بينالمللي خود را ملزم به رعايت آنها ميدانند و در روابط با يكديگر اجرا ميكنند علاوه بر اين حقوق بينالملل شامل قواعدي است كه طرز تشكيل و وظايف سازمانهاي بينالمللي و روابط اين سازمانها را با يكديگر و با دولتها و همچنين در بعضي موارد حقوق و تكاليف افراد را تعيين ميكند.
ريشه لغوي حقوق بينالملل را بايد در كلمه Jus gentium جستجو كرد. اين كلمه به مفهوم حقوق ملل نزديكتر است.
ـ در حقوق روم Jus gentium در مقابل Jus Civile (حقوق مدني) به كار برده ميشد.
ـ نخستين بار گروسيوس در كتاب حقوق جنگ و صلح قواعد و مقررات حقوق بينالملل را بيان داشته است.
ـ اصطلاح حقوق بينالملل نخستين بار توسط جرمي بنتام در سال 1780 در كتاب مقدمهاي بر اصول اخلاق و قانون ارائه شد.
در رابطه با تابعان حقوق بينالملل اختلاف نظر وجود دارد:
1. تريپل، آنزيلوتي، اوپنهايم، برايرلي روابط بين دولتها
2. دوگي، ژرژسل روابط بين افراد
3. فيور، كلسن، كاوارره، روسو روابط بين دولتها امّا در كنار آنها افراد و سازمانهاي بينالمللي نيز تابع محسوب ميشوند.
تعريف حقوق بينالملل عمومي: مجموعه اصول و قواعدي است كه دولتها یعنی اعضاي اصلي جامعه بينالمللي خود را ملزم به رعايت آنها ميدانند و در روابط با يكديگر اجرا ميكنند علاوه بر اين حقوق بينالملل شامل قواعدي است كه طرز تشكيل و وظايف سازمانهاي بينالمللي و روابط اين سازمانها را با يكديگر و با دولتها و همچنين در بعضي موارد حقوق و تكاليف افراد را تعيين ميكند.