نکات ماده ۲۷۳ تا ۲۷۶ قانون ادم
ماده273) چنانچه خوانده از اداي سوگند امتناع ورزد و سوگند را به خواهان واگذار نمايد، با سوگند وي ادعايش ثابت ميشود و در صورت نكول ادعاي او ساقط و به موجب آن حكم صادر ميگردد.
1- منظور از نكول، خودداري از اداي سوگند است. اين ماده در بخش اخير خود نكول خواهان را مورد حكم قرار داده است.
ماده274) چنانچه منكر از اداي سوگند و ردّ آن به خواهان نكول نمايد دادگاه سه بار جهت اتيان سوگند يا ردّ آن به خواهان، به منكر اخطار ميكند، در غير اين صورت ناكل شناخته خواهد شد.
با اصرار خوانده بر موضع خود، دادگاه اداي سوگند را به خواهان واگذار نموده و با سوگند وي ادعا ثابت و به موجب آن حكم صادر ميشود و در صورت نكول خواهان از اداي سوگند، ادعاي او ساقط خواهد شد.
1- از ظاهر اين ماده برميآيد كه لزوم سه مرتبه اخطار به خوانده از تكاليف دادگاه ميباشد.
2- لزوم سه مرتبه اخطار به خوانده، براي آگاهي وي ميباشد و در همان جلسة دادرسي انجام ميشود. بنابراين اخطار هنگامي اجرا ميشود كه خوانده در جلسه حضور دارد.
ماده275) هرگاه خوانده در پاسخ خواهان ادعايي مبني بر برائت ذمّه از سوي خواهان يا دريافت مال مورد ادعا يا صلح و هبه نسبت به آن و يا تمليك مال به موجب يكي از عقود ناقله نمايد، دعوا منقلب شده، خواهان، خوانده و خوانده، خواهان تلقي ميشود و حسب مورد با آنان رفتار خواهد شد.
1- خوانده در این فرض به وجود حق بر ذمّه خود اقرار کرده است و بنابر قاعدة استصحاب، اصل بر بقای حق است مگر اینکه خلاف آن اثبات گردد.
ماده276) هرگاه خوانده در جلسة دادرسي در قبال ادعاي خواهان به علت عارضهاي از قبيل لكنت زبان يا لال بودن سكوت نمايد قاضي دادگاه رأساً يا به وسيلة مترجم يا متخصص امر، مراد وي را كشف يا عارضه را برطرف مينمايد و چنانچه سكوت خوانده و استنكاف وي از باب تعمّد و ايذاء باشد دادگاه ضمن تذكّر عواقب شرعي و قانوني كتمان حقيقت، سه بار به خوانده اخطار مينمايد كه در نتيجه استنكاف، ناكل شناخته ميشود. در اين صورت با سوگند خواهان دعوا ثابت و حكم بر محكوميّت خوانده صادر خواهد شد.
1- نظر مترجم در حكم نظر كارشناس ميباشد.
2- چنانچه خواهان از اداي سوگند نكول نمايد، ادعاي او ساقط خواهد شد.
ارسال دیدگاه