ماده330) آراي دادگاه‌هاي عمومي و انقلاب در امور حقوقي قطعي است مگر در مواردي كه طبق قانون قابل درخواست تجديدنظر باشد.

1- اين ماده در راستاي ماده 5 ق.آ.د.م مي‌باشد.

ماده331) احكام زير قابل درخواست تجديدنظر مي‌باشد:

الف- در دعاوي مالي كه خواسته يا ارزش آن از سه ميليون (000/000/3) ريال متجاوز باشد.

ب- كليه احكام صادره در دعاوي غيرمالي.

ج- حكم راجع به متفرعات دعوا در صورتي كه حكم راجع به اصل دعوا قابل تجديدنظر باشد.

تبصره- احكام مستند به اقرار در دادگاه يا مستند به رأي يك يا چند نفر كارشناس كه طرفين كتباً رأي آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابل درخواست تجديدنظر نيست مگر درخصوص صلاحيت دادگاه يا قاضي صادركنندة رأي.

1- در احکام مالی که موضوع آن وجه رایج ایران است میزان خواسته ملاک قطعیت یا عدم قطعیت می‌باشد.

2- در احکام مالی که موضوع آن پول خارجی یا اموال غیر پول است میزان تقویم شده (بهای خواسته) ملاک قطعیت یا عدم قطعیت می‌باشد.

3- دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن سه میلیون ریال باشد قطعی محسوب می‌گردد.

4- دعواي تمكين از جمله دعاوي غيرمالي ذاتي مي‌باشد. در نتيجه حكم صادره در آن دعوا قابل تجديدنظر مي‌باشد.

5- در مورد بند ج این ماده اولاً میان دعاوی مالی و غیر مالی تفاوتی وجود ندارد و ثانیاً تفاوتی نمی‌نماید که حکم مربوط به اصل دعوا مورد درخواست تجدید نظر قرار گرفته یا نگرفته باشد.

6- مطابق اين ماده حكم مستند به نظر يك يا چند نفر كارشناس منتخب طرفين در صورتي قطعي است كه طرفين كتباً رأي كارشناس يا كارشناسان را قاطع دعوا قرار داده باشند.

ماده332) قرارهاي زير قابل تجديدنظر است، در صورتي كه حكم راجع به اصل دعوا قابل درخواست تجديدنظر باشد:

الف- قرار ابطال دادخواست يا رد دادخواست كه از دادگاه صادر شود.

ب- قرار رد دعوا يا عدم استماع دعوا.

ج- قرار سقوط دعوا.

د- قرار عدم اهليت يكي از طرفين دعوا.

1- قرارهای مذکور در این ماده از جمله قرارهای قاطع دعوا محسوب می‌شوند. بنابراين قرارهاي اعدادي مستقلاً قابل تجديدنظر نمي‌باشند.

2- علی‌رغم تصریح به قرار عدم استماع دعوا دراین ماده در هیچ کدام از مواد قانونی به آن اشاره نشده است. این قرار باید در موردی صادر شود که دعوا به استناد مقررات قانونی غیر قابل استماع می‌باشد.

ماده333) در صورتي كه طرفين دعوا با توافق كتبي حق تجديدنظر خواهي خود را ساقط كرده باشند تجديدنظرخواهي آنان مسموع نخواهد بود مگر در خصوص صلاحيت دادگاه يا قاضي صادركنندة رأي.

1- به نظر مي‌رسد، توافق طرفين بر اسقاط حق تجديدنظر، هنگامي معتبر است كه پس از ايجاد اختلاف باشد.

2- براي اعمال اين ماده طرفين بايد اهليت استيفا داشته و نسبت به اسقاط حق تجديدنظرخواهي نيز اختيار كامل داشته باشند.

ماده334) مرجع تجديدنظر آراي دادگاه‌هاي عمومي و انقلاب هر حوزه‌اي، دادگاه تجديدنظر مركز همان استان مي‌باشد.

1- مطابق تبصرة 3 ماده 339 ق.آ.د.م دادگاه بايد ذيل رأي خود، قابل تجديدنظر بودن يا نبودن رأي و مرجع تجديدنظر آن را معيّن نمايد.

2- دادگاه تجديدنظر از حيث سلسله مراتب مراجع قضايي نسبت به مرجع بدوي عالي محسوب مي‌شود.

ماده335) اشخاص زير حق درخواست تجديدنظر دارند:

الف- طرفين دعوا يا وكلاء و يا نمايندگان قانوني آنها

ب- مقامات مندرج در تبصرة (1) ماده(326) در حدود وظايف قانوني خود.

1- طرفين دعواي بدوي در صورتي مي‌توانند نسبت به رأي صادره درخواست تجديدنظر نمايند كه محكوم عليه رأي باشند.

2- وکلاء در صورتی حق درخواست تجدید نظر دارند که اين امر در وکالت‌نامة آنها تصریح شده باشد.