انواع قیاس
1- قیاس منصوص العله
علت حكم از زبان شارع فهميده ميشود. مثلاً ماده 195 قانون مدنی مقرر میدارد: معامله شخص مست یا بیهوش به واسطهی فقدان قصد باطل است. در این ماده علت بطلان در نص تصریح شده است(فقدان قصد) لذا در هر معاملهای که فقدان قصد تحقق یابد، عقد باطل است. مثلاً ماده 1070 قانون مدنی یا معامله در حالت اجبار (اکراه مادی شدید). این قیاس در شیعه حجت است.
2- قیاس مستنبط العلّه یا قیاس مساوات
علت حكم از زبان شارع فهميده نميشود بلكه عقل درك ميكند. قیاس مستنبطالعله همانطور که از نامش پیداست علت در نص تصریح نشده بلکه استنباطی است. لذا در شیعه چنین قیاسی که به مساوات نیز مشهور است حجت نمیباشد. مثلاً در ماده 387 قانون مدنی مقرر شده است که تلف مبیع قبل از قبض، باعث انفساخ عقد است. از آنجاییکه مبیع شبیه ثمن است و هردو اعتباری است لذا تلف ثمن قبل از قبض هم باعث انفساخ عقد میباشد. ملاک حکم مقیس علیه عیناً در مقیس موجود بوده و حکم اولی را به دومی تسری دهند.
3- قياس جلي
قطعاً بدانيم جهات افتراق فرع و اصل تأثيري در حكم قضيه ندارد.
4- قياس خفّي
قطعاً ندانيم جهات افتراق فرع و اصل، تأثيري در حكم قضيه ندارد بلكه ظن به عدم تأثير داريم.
نكته: قياس اجماع منقول بر خبر واحد، قياس خفي است.
نکته: موارد قیاس باطل عبارتند از: قیاس در معانی کلمات، در عبادات، در کفارات، حدود، قصاص، دیات و قیاس معالفارق(در این قیاس میان اصل و فرع، فرق و تفاوت است).
نکته: اهل شیعه، قیاس مستنبطالعله را صحیح نمیداند.