اين اصل يكي ازاصول عدالت است ونبايدآنرابااصول كلي حقوق اشتباه گرفت. درواقع اصل انصاف احساس عدالتي است كه ايجاب ميكنددريك قضيه تمام شرايط مربوط به آن درنظرگرفته شود. يعني قاضي ميتواند عدالت طبيعي رادرمقابل عدالت قانوني اعمال كند.

نكته:استفاده ازاصل انصاف مستلزم دوشرط است:

الف)اختيارديوان دراستفاده ازاين اصل.

ب)موافقت اصحاب دعوي.

نكته:دررويه ديوان بين‌المللي دادگستري، نقش انصاف درتحديدحدودمرزهاي دريايي بسيار برجسته وقابل توجه است.

10-نقش اصل عدالت وانصاف در3 زمينه حائزاهميت است:

1-جرح وتعديل قاعده:يعني اين اصل قواعدحقوق موضوعه راتعديل كرده وبه شكل يك قاعده قابل اجرادرمي آورد.

2-اتمام وتكميل قاعده:يعني اصل انصاف ميتواندنقايص حقوق موضوعه رارفع ياتكميل نمايد.

3-ابطال وحذف قاعده:يعني قاضي ميتواندقواعدحقوقي موجودراناديده گرفته وفقط براساس اصل انصاف حكم كند.

نكته:دركنارمنابع مذكوردراساسنامه ديوان، منابع ديگري ازجمله اعمال حقوقي يكجانبه وقطعنامه‌هاي سازمانهاي بين‌المللي نيزوجوددارد. اين منابع اگرچه منبع مستقيم حقوق بين‌الملل نيستند، امابدليل اينكه براي عاملان آنهااعتبارحقوقي مشخصي دارندميتوانندبعنوان منبع غير مستقيم حقوق بين‌الملل مدنظرقرارگيرند. امابراي سايركشورهاايجادالزام نميكنند مگر بارضايت خودكشورها.