اولاً: تجديدنظرخواهي خاتمهي صلاحيت دادگاه بدوي است. يعني با تجديدنظر خواهي ديگر دادگاه بدوي حق تصحيح رأي ندارد. همچنين حق صدور قرار تأمين خواسته ندارد و اين تقاضاها بايد از دادگاه تجديدنظر به عمل آيد.
ثانياً: تجديدنظرخواهي نسبت به حكم بدوي اثر تعليقي دارد. يعني تا پايان مهلت تجديدنظر حكم بدوي قابل اجراء نيست و چنانچه در مهلت تجديدنظر، تجديدنظر خواهي شود، اجراي حكم تا پايان رسيدگي تجديدنظر متوقف ميشود.
ثالثاً: اثر انتقالي دارد. يعني اختلاف با تمامي مسائل موضوعي و حكمي خود به مرحلهي تجديدنظر منتقل ميشود. به عبارتي ديگر حوزهي رسيدگي تجديدنظر نميتواند وسيعتر از حوزهي رسيدگي بدوي باشد؛ اما ميتواند محدودتر از آن باشد. همچنين اگر تجديدنظرخواه فقط نسبت به بخشي از حكم بدوي تجديدنظرخواهي كند نميتواند به موجب لايحه، محدودهي آن را گسترش دهد. اما بالعكس ميتواند به موجب لايحه، محدودهي رسيدگي را كاهش دهد. (ماده 98)
همچنين چنانچه قسمتي از خواسته مورد حكم دادگاه بدوي قرار نگرفته باشد از اين جهت نيز ميتوان از رأي تجديدنظرخواهي و تقاضاي رسيدگي در مرحلهي تجديد نظر نمود.
ضمناً اگر سندي به دليل عدم ارائه به موقع از عداد دلائل مدعي خارج شده باشد، ارائه آن در تجديدنظر بلامانع است.
نكته: عليرغم اينكه گفتيم ادعاي جديد در مرحلهي تجديدنظر مسموع نيست (اما دليل جديد مسموع است) ممنوعيت طرح ادعاي جديد در مرحلهي تجديدنظر داراي استثنائات ذيل است:
1ـ دعاوي ورود و جلب ثالث: يعني اصل بر اينست كه دعاوي طاري در تجديد نظر قابل طرح نيست (دعواي تقابل و دعواي اضافي) به جز دعاوي ورود و جلب ثالث.
2ـ ادعايي كه دفاع محسوب ميشود. مثل تهاتر، صلح، فسخ (چنانچه دفاع جديد در مرحلهي تجديدنظر با ادعاي مرحلهي بدوي متعارض باشد قابل استماع نيست چون ادعاي جديد محسوب ميشود.)