واخواهي:
1ـ واخواهي مقطعي از مرحلهي بدوي است. پس مرحلهي واخواهي نداريم. چون واخواهي جزئي از مرحلهي بدوي است. برخلاف تجديدنظر و فرجام، كه مرحلهي تجديدنظر و فرجام داريم.
2ـ رسيدگي واخواهي عليالقاعده مختص مرحلهي بدوي است. اما استثنائاً در يك فرض در مرحلهي تجديدنظر رسيدگي غيابي داريم و آن وقتي است كه خوانده در مرحلهي بدوي غايب بوده (1ـ حضور نداشته؛ 2ـ لايحهي دفاعيه هم نداده؛ 3ـ ابلاغ واقعي احضاريه دادخواست هم به او نشده) رأي در مرحلهي بدوي كلاً يا جزئاً عليه خواهان صادر شده، خواهان از حكم تجديدنظرخواهي نموده. در مرحلهي تجديدنظر رأي عليه تجديدنظرخوانده يا خواندهي غايب در مرحلهي بدوي و تجديدنظر صادر گرديده. در اين فرض تجديدنظرخواندهي غايب ميتواند در مرحلهي تجديدنظر از رأي واخواهي كند. (ماده 364)
چنانچه رأي غيابي ولي دادگاه آن را حضوري اعلام كند امكان واخواهي وجود دارد و اگر دادگاه ادعاي غيابي بودن واخواه را بپذيرد وارد رسيدگي واخواهي ميشود. ولي اگر دادگاه بر حضوري بودن رأي اصرار داشته باشد قرار عدم استماع دعواي واخواهي را صادر ميكند كه اگر اصل دعوا قابل تجديدنظر باشد اين قرار نيز قابل تجديدنظر است. (ملاك تبصره 3 ماده 339)
اگر عنوان دادخواست واخواهي باشد اما در مهلت تجديدنظر داده شود دادگاه دادخواست را تجديدنظرخواهي تلقي مينمايد.
تقديم دادخواست دادخواست تجديدنظر تلقي ميشود.
واخواهي خارج از
|
مهلت 20 روزهي
واخواهي قرار رد دادخواست واخواهي صادر ميشود.
ـ اگر دادگاه در مهلت تجديدنظر دادخواست واخواهي را كه به استناد يكي از عذرهاي موجههي مذكور در ماده 306 تقديم گرديده نپذيرد و قرار رد دادخواست واخواهي را صادر كند پس از قطعيت قرار رد دادخواست واخواهي، دادخواست مزبور، تجديدنظرخواهي تلقي ميگردد.
ـ اگر عنوان دادخواست تجديدنظرخواهي باشد اما در مهلت واخواهي تقديم شود، دادخواست تجديدنظرخواهي تلقي ميشود. چون تقديم دادخواست تجديدنظرخواهي به طور ضمني دلالت بر اسقاط حق واخواهي توسط محكومعليه غايب را دارد.
ـ در مقطع واخواهي، جلب ثالث و ورود ثالث نيز ممكن است. اما همانطور كه گفتيم در مقطع واخواهي امكان طرح دادخواست تقابل نيست. (نظر دكتر شمس)
اگر دادخواست واخواهي به دادگاهي غير از دادگاه صادركنندهي رأي تقديم شود، آن دادگاه بايد از ثبت دادخواست امتناع كند. اما اگر اشتباهاً دادخواست را ثبت كرد بايد قرار عدم صلاحيت به دادگاه صادركنندهي رأي غيابي صادر كند.
در فرض ادعاي عدم اطلاع محكومعليه غايب، در فرضي كه حكم، ابلاغ واقعي شده، ادعاي عدم اطلاع مسموع نيست.
ابلاغ واقعي مسموع نيست.
ادعاي عدم اطلاع
محكومعليه غايب از طريق آگهي اصل، عدم اطلاع است و نياز به اقامهي دليل ندارد.
ـ ادعاي عذر موجه پذيرش قرار قبول دادخواست واخواهي
ابلاغ قانوني مسموع است. عدم پذيرش قرار رد دادخواست واخواهي
ابلاغ در اقامتگاه مدعي عدم اطلاع بايد بيّنه بياورد.