ارث = از اسباب قهری تملک

633- ارث با موت حقیقی یا فرضی محقق می‌شود.

634- استقرار مالکیت وارثان زمانی است که دیون و حقوق میت را اداء نمایند.

635- درصورتیکه وصیتی بر واجبات مالی شده باشد اجرای آن مقدم بر سایر وصایا است. 

636- درصورت نبودن وارث امر ترکه با حاکم است (مگر وصی تعیین شده باشد) پس حاکم مالک نیست و اگر وصیتی بر مال شده باشد ؛ زاید بر ثلث نیز نیاز به تنفیذ وی ندارد.  

637- تصرفات ناقل در ترکه قبل از ادای دیون متوفی: غیر نافذ و قابل رد به وسیله دیان است.

638- حکم ماده 873 قانون مدنی در اثر اجرای اصل تأخر حادث نسبت به هر یک از فوت شدگان و تعارض و نهایتاً تساقط آنها است.      

639- حکم ماده874 قانون مدنی در اثر اجرای اصل تأخر حادث نسبت به متوفی مجهول الوارث است. اما در خصوص اجرای اصل در خصوص دو وصیت نامه متعارض اجرای اصل تأخر حادث باعث صحت وصیت نامه مجهول (به دلیل رجوع از وصیت اول و معتبر بودن آخرین اراده متوفی) می‌باشد.

640- موجبات ارث قرابت است: قرابت نسبی و سببی.

641- تنها اشخاصی که به موجب سبب ارث می برند زن و شوهر در نکاح دائم هستند.

642- شرط توارث در نکاح منقطع باطل و بلا اثر است.

643- قاعده اول ارث: هر طبقه مانع ارث بردن طبقه بعد است (اگر وراث طبقه اول موجود باشند وراث طبقه دوم ارث نمی برند)

تبصره: اگر از وراث طبقه اول کسی نباشد اولاد آنها قائم مقام آن طبقه می‌شوند. (مگر در خصوص ماده 936 ق.م).

مثال: فردی فوت شده پنج خواهر و دو نوه دارد، ترکه وی بین دو نوه تقسیم می‌شود (قائم مقام طبقه اول بوده و نوبت به طبقه دوم نمی رسد)   

644- قاعده دوم ارث: در هر طبقه و هر دسته، درجه نزدیک مانع ارث بردن درجه دور می‌شود.