هبههاي غيرقابل رجوع عبارتند از:
1. هبه پدر يا مادر يا اولاد. اولاد شامل نوهها نيز ميشود.
2. هبه معوض: شرط عوض ميتواند پول، انجام كار يا حتي شرط نتيجه باشد. شرط عوض ميتواند به صورت مجاني يا معوض صورت بگيرد[1]. مال موهوبه را عوض قرارداد تا حق رجوع در عقد هبه از بين برود. نكته قابل ملاحظه اينكه اگر عوض در عقد هبه معوض داده نشده باشد، واهب ميتواند رجوع كند و بنابراين، واهب در صورت بقاي عين موهوبه، در صورتي حق رجوع ندارد كه هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد (بند 2 ماده 803 ق.م).
3. مالي كه به عنوان صدقه داده ميشود، قابل استرداد نيست (ماده 807 ق.م). در توجيه آن گفته شده كه صدقه، نوعي هبه معوض ميباشد[2]. شرط عوض يا داشتن حق رجوع در اين عقد، به دليل مخالفت با اخلاق حسنه باطل است (ماده 975 ق.م).
4. هبه دين به مديون.
5. خروج عين موهوبه از ملكيت متهب[3] (بند 3 ماده 803 ق.م).
6. تعلق حق غير بر مال موهوبه: مثل اينكه به رهن داده شود يا متهب ورشكسته شود يا بيع شرط شده باشد يا اينكه حق ارتفاق يا انتفاعي به نفع ثالث ايجاد گردد يا به اجاره داده شده باشد[4].
7. تغيير در عين موهوبه (بند 4 ماده 803 ق.م): منظور از تغيير، آن تغييراتي است كه عرفاً عين موهوبه را تغيير دهد. فرقي هم نميكند كه تغيير را چه كسي ايجاد كرده باشد (خود متهب يا واهب يا قوه قاهره و غيره). چنانچه بخشي از عين موهوبه تلف شود و بقيه، در حكم تلف باشد، رجوع به آن ممكن نيست اما اگر بقيه، در حكم تلف، تلقي نشود، رجوع بلامانع است.
8. فوت واهب يا متهب (ماده 805 ق.م.)[5].
9. تراضي طرفين.
[1]) مثلاً در عوض هبه ميتواند فروش يا اجاره مالي به مبلغ معين شرط شود. شرط عوض حتي ميتواند خارج از عقد هبه انجام شود.
[2]) صدقه به كودك و ديوانه، صحيح است.
[3]) خروج از ملكيت يا قهري است مثل اينكه شخص متهب بميرد و عين موهوبه به وراث او برسد يا اختياري است مثلاً متهب مال موهوبه را بفروشد. فرقي هم ميان عقد خيار و غير آن نيست و اگر متهب عقد را فسخ كند و ملكيت برگردد باز هم واهب حق رجوع ندارد.
[4]) اگر عين موهوبه به عاريه داده شود، حق رجوع واهب، از بين نميرود.
[5]) اين ماده نشان ميدهد كه رجوع دو هبه مانند فسخ عقد هبه نيست كه به ارث برسد.