انحلال عقد:

انحلال يا منحل شدن يا به هم خوردن قرارداد حكايت از دو دوره حقوقي عقد دارد دوره نخست كه از ابتداي تشكيل عقد تا زمان وقوع سبب انحلال است و دورة دوم كه دوره پس از تحقق سبب انحلال مي‌باشد كه آنچه در اين بحث بررسي مي‌شود دورة دوم است كه اسباب آن بررسي و آثار هر يك بر حقوق طرفين تشريح مي‌گردد.

 

اسباب انحلال:

انحلال از جهت تأثير اراده در آن به دو دسته تقسيم مي‌گردد، گاهي اراده در آن تأثير دارد و گاه بي‌تأثير (قهري و غيرارادي)، كه مورد اول اگر به تراضي طرفين صورت پذيرد اقاله يا تفاسخ (ماده 283 ق.م) و اگر يك طرفه باشد فسخ (ماده 449 ق.م) و مورد دوم كه خودبه‌خود و در پي يك حادثه صورت مي‌پذيرد و اراده طرفين در وقوع آن دخالت ندارد مانند تلف مبيع پيش از قبض (ماده 387 ق.م)، تلف عين مستأجره (ماده 483 ق.م) فوت يا حجر يكي از طرفين در عقد جايز (ماده 954 ق.م) انفساخ به آن اطلاق مي‌شود.

 

اثر انحلال:

اصولاً از زمان تحقق سبب، آثار انحلال جاري مي‌گردد به عبارتي اثر آن ناظر به آينده است در هر حال توافق خلاف اين اصل بدين ترتيب كه اثر انحلال مانند بطلان (از ابتدا تشكيل آن) باشد صحيح و معتبر است چرا كه جزء قواعد آمره نيست.