قیاس، انواع و عناصر آن

تعريف: اثبات حكم موضوعي براي موضوع ديگر به لحاظ وجود مشترکاتی ميان آن دو موضوع

عناصر

1- موضوعي كه حكمش معلوم است: اصل يا مقيس عليه .

2- حكم اصل .

3- موضوعي كه حكمش مجهول است: فرع يا مقيس.

4- سبب حكم كه در هر دو موضوع وجود دارد: جامع یا علت .

 

 

انواع

1- منصوص العله: علت حكم از زبان شارع فهميده شود.

2- مستنبط العله: علت حكم را عقل درك و استنباط كند.

3- قياس جلي: قطعاً بدانيم جهات افتراق فرع و اصل تأثيری در حكم قضيه ندارد.

4- قياس خفي : قطعاً ندانيم جهات افتراق فرع و اصل تأثيری در حكم قضيه ندارد.

* قياس باطل: در الفاظ و معاني و در عبادات و در جزائيات و قياس مع الفارغ

اصطلاحات

1- تنفيح مناط= تعيين علت= نوعي قياس جلي است: قياس به الغاء فارغ

2- اتحاد طريق= قياس جلي= منصوص العله

3- تخريج مناط= استنباط علت= نوعي قياس مستنبط العله است.

4- تحقيق مناط = رسيدگي موضوعي است.

5- وحدت ملاك : اگر علت مصرح باشد اتحاد طريق است.

                        اگر علت مصرح نباشد تخريج مناط= قیاس مستنبط العله است. 

 

 

نكات

1- قياس اصولي: تمثيل منطقي                      قياس منطقي: برهان اصولي

2- هر گاه ملاك حكم مقيس از كلام شارع فهميده شود و به مقيسٌ عليه تسري يابد: منصوص العله

3- هر گاه ملاك حكم مقيس ظناً از كلام شارع فهميده شود و به مقيسٌ عليه تسري يابد: مستنبط العله

4- قياس اولويت از انواع قياس جلي است+ تنفيح مناط قطعي .

5- استخراج علت احكام و تعميم دادن آن را تنقيح مناط گویند.

6- استنباط علت احكام را تخريج مناط گويند.

7- قياس اولويت و تنقيح مناط قطعي از انواع قياس جلي هستند.