1ـ به مشاركت اختياري اشخاص ثالث در دادرسي، ورود شخص ثالث گفته ميشود و به مشاركت اجباري آنان جلب شخص ثالث ميگويند.
2ـ ورود به دعوا تا قبل از اعلام ختم دادرسي و صدور رأي، چه در مرحله بدوي و چه در مرحله تجديدنظر ميسّر است.
3ـ هر گاه شخص ثالث وارد دعوا بشود و كل يا جزئي از موضوع دعوا را براي خود بداند و براي خود نسبت به آن حق مستقلي قائل شود به آن ورود ثالث اصلي ميگويند.
4ـ اگر وارد ثالث نسبت به موضوع دعوا براي خود حق مستقلي قائل نباشد بلكه خود را در پيروزي يكي از اشخاص دعوا ذينفع بداند، به آن ورود ثالث تبعي ميگويند.
5ـ تنها موردي كه خواهان لازم نيست ذينفع باشد بلكه كافي است كه بيم در خطر بودن حقش برود، ورود ثالث تبعي است.
6ـ شرايط رسيدگي توأمان دعواي ورود ثالث و دعواي اصلي آن است كه بين دو دعوا ارتباط كامل يا وحدت منشأ باشد و دعواي ورود ثالث به قصد تباني و تأخير در دادرسي نباشد.
7ـ عدم صلاحيّت محلّي نسبت به ورود ثالث مانع رسيدگي در دادگاهي نيست كه صلاحيّت رسيدگي به اصل دعوا را دارد اما عدم صلاحيّت ذاتي مانع است.
8ـ هر گاه دعواي اصلي مسترد شود قاضي مكلّف است به دعواي ورود ثالث رسيدگي كند مگر اينكه ورود ثالث تبعي باشد.
9ـ اگر دعواي ورود ثالث به موجب قرار رد شود و در مرحله تجديدنظر اين قرار نقض شود، دادگاه تجديدنظر به هر دو دعوا (اصلي و طاري رسيدگي ماهيّتي ميكند. چون ورود ثالث از استثنائاتي است كه لازم نيست يك بار در دادگاه بدوي به ماهيّت آن رسيدگي شده باشد.
10ـ دعوي ورود ثالث از دعاوي طاري محسوب ميشود و در صورتي قابل طرح است كه با دعواي مطروحه مرتبط باشد يا داراي يك منشأ باشد.
11ـ وارد ثالث خواهان محسوب ميشود و حقوق و تكاليف خواهان را دارد.
12ـ اگر شخص ثالث در دعواي طرفين قبل از ختم دادرسي وارد نشود و حكم قطعي صادر شود ميتواند از راه اعتراض ثالث اقامه دعوي كند.