1ـ در دادرسي مدني تعيين جهات موضوعي با خواهان است و تعيين جهات حكمي با قاضي است.

2ـ حقوق و امتيازات خواهان در جلسه اول دادرسي عبارتند از: 1. امتيازات سه‌گانه (افزايش خواسته ـ تغيير خواسته ـ تغيير نحوه دعوا)   2. جلب شخص ثالث    3. استرداد دادخواست    4. ايراد به اصالت اسناد ابرازي خوانده     5. طرح دعوي اضافي

3ـ شرط اعمال امتيازات سه‌گانه خواهان دو شرط است:

الف) تا پايان جلسه اول دادرسي صورت پذيرد.

ب) بين افزايش و تغيير خواسته با خواسته دعوي اصلي وحدت منشأ و ارتباط كامل وجود داشته باشد.

4ـ امتيازات خوانده در جلسه اول دادرسي عبارتند از: 1. طرح ايرادات مندرج در مادّه 84    2. جلب شخص ثالث    3. اعتراض به بهاي خواسته   4. ايراد به اصالت اسناد ابرازي خواهان   

5ـ در قانون آ.د.م طرح ايرادات مندرج در بندهاي 11 گانه مادّه 84 وقتي ميسّر است كه اين ايرادات ضمن دفاع در ماهيّت به عمل آيد.

6ـ اگر خوانده ايراد كند، قاضي نمي‌تواند وارد رسيدگي ماهوي شود مگر آنكه طبق مادّه 88 بدواً در مورد ايراد، اظهارنظر كند.

7ـ اگر خواهان اصل سند را نياورد و سند عادي باشد و مورد انكار و ترديد واقع شود و دعوي متكي به ادله ديگر نباشد دادخواست خواهان در آن خصوص ابطال مي‌شود (يعني دادخواست ابطال نمي‌شود).

8ـ در صورت عدم اهليت خوانده، خوانده مي‌تواند از پاسخ در ماهيّت امتناع كند، و دادگاه تا مشخص شدن ولي يا قيّم خوانده، قرار توقيف دادرسي را صادر مي‌كند.

9ـ بيان ايرادات موضوع مادّه 84 ق.آ.د.م در مهلت مقرر (تا پايان جلسه اول دادرسي) داراي اين اثر است كه قاضي بايد قبل از ورود در ماهيّت، ايرادات را بررسي نمايد.

10ـ در صورتي كه قاضي مجتهد باشد و قانون را خلاف شرع بداند قرار امتناع از رسيدگي صادر مي‌كند.

11ـ در صورتي كه خواهان اصول مستندات را همراه نياورده باشد به او مهلت داده نمي‌شود. اما در صورتي كه خوانده اصول مستندات را به واسطه كمي مدّت يا دلايل ديگر همراه نياورده باشد و دادگاه ادّعاي او را صحيح تشخيص دهد دستور تأخير جلسه را صادر مي‌كند.

12ـ با فوت يكي از اصحاب دعوي، علي‌الاصول قرار توقيف دادرسي صادر مي‌شود، به جز در دعاوي قائم به شخص مثل دعواي تمكين

13ـ در صورت فوت يكي از طرفين دعوي در دعاوي قائم به شخص، قرار سقوط دعوي صادر مي‌شود.

14ـ برخي از ايرادات مانع دائمي جهت رسيدگي به دعوا ايجاد مي‌كنند مثل ايراد عدم توجه دعوا و ايراد امر مختومه.

15ـ برخي از ايرادات مانع موقّت جهت رسيدگي ايجاد مي‌كنند مثل ايراد عدم اهليت و ايراد عدم احراز سمت.

16ـ برخي ديگر از ايرادات هستند كه به موجب آن‌ها مرجع رسيدگي تغيير مي‌يابد مثل ايراد عدم صلاحيّت و ايراد امر مطروحه.

17ـ اگر نسبت به خط يا مهر يا امضاء سند رسمي تعرض شود و سپس اصالت آن احراز شود آن سند مي‌تواند اساس تطبيق قرار گيرد.

18ـ اگر نسبت به خط يا مهر يا امضاء سند عادي تعرض شود و سپس اصالت آن احراز شود، ديگر آن سند نمي‌تواند اساس تطبيق قرار گيرد.

19ـ هر گاه در وقت تعيين شده دادگاه تشكيل نشود و يا مانعي براي رسيدگي باشد به دستور دادگاه نزديك‌ترين وقت رسيدگي ممكن تعيين خواهد شد.

20ـ در مواردي كه عدم تشكيل دادگاه منتسب به طرفين نباشد وقت رسيدگي حداكثر ظرف مدّت دو ماه خواهد بود.

21ـ هر گاه اشخاص موجب اخلال در نظم دادگاه شوند دستور اخراج ايشان با ذكر نحوه اختلال صادر مي‌گردد و يا تا 24 ساعت حكم حبس داده مي‌شود.

22ـ در صورتي كه اصحاب دعوا موجب اخلال در نظم دادگاه شده باشند به يك تا پنج روز حبس محكوم مي‌شوند.

23ـ قرار توقيف دادرسي دادنامه نمي‌شود و ابلاغ هم نمي‌شود و قابل اعتراض هم نيست.

24ـ اگر خواهان تا اولين جلسه دادرسي، دادخواست خود را مسترد كند قرار ابطال دادخواست صادر مي‌شود.

25ـ اگر خواهان مادام كه ختم مذاكرات طرفين اعلام نشده دعواي خود را مسترد كند قرار رد دعوا صادر مي‌شود.

26ـ استرداد دعوا پس از ختم مذاكرات، چنانچه با رضايت طرف ديگر باشد، قرار رد دعوا صادر مي‌شود.

27ـ استرداد دعوا پس از ختم مذاكرات در صورتي كه خوانده راضي نباشد يا خواهان به يكي از دعوا صرف‌نظر كند، قرار سقوط دعوا صادر مي‌شود.