1ـ ابلاغ اصطلاحاً عبارت است از اينكه مخاطب ورقه قضائي را از مفاد ورقه قضائي مطلع نمائيم.
2ـ اگر ورقه اخطاريه، مستقيماً به رؤيت مخاطب برسد و او آن را امضاء نمايد و نيز اگر مخاطب شخص حقوقي است به شخص واجد صلاحيّت تسليم شود و او آن را امضاء نمايد، ابلاغ واقعي است.
3ـ اگر مفاد ورقه قضائي را به طور مستقيم به اطلاع مخاطب برسد، مثل اينكه آن را به همسر يا فرزند مخاطب بدهيد يا در روزنامه آگهي نمائيم يا در محل الصاق نمائيم به آن ابلاغ قانوني ميگويند.
4ـ هر گاه مخاطب ورقه قضائي در آدرس اعلامي، از گرفتن اوراق امتناع نمايد ابلاغ قانوني خواهد بود.
5ـ اگر مخاطب در آدرس اعلامي نباشد، فقط به بستگان و خادمان ابلاغ ميشود آن هم صرفاً در آدرس اعلامي.
6ـ اگر خوانده در آدرس اعلامي نباشدو بستگان و خادمان هم نباشند، مأمور ابلاغ نسخه ثاني را در محل الصاق ميكند.
7ـ هر گاه مخاطب در آدرس اعلامي شناخته نشده يا مخاطب از آدرس اعلامي نقل مكان كرده باشد، يا آدرس شناخته نشده باشد، در همه اين موارد، اوراق به دفتر دادگاه اعاده ميشود و دفتر دادگاه به خواهان، اخطار رفع نقص جهت ارائه آدرس جديد خوانده مينمايد.
8ـ اگر خواهان هيچ آدرسي از خوانده نداشته باشد به شرط اينكه خوانده شخص حقيقي باشد، خواهان ميتواند دعوت وي را از طريق انتشار آگهي را از دادگاه بخواهد (م 73 ق.آ.د.م)
9ـ اگر خواهان، آدرس از شخصيت حقوقي حقوق خصوصي نداشته باشد، نميتواند تقاضاي نشر آگهي كند بلكه به استناد تبصره 1 مادّه 76 آخرين اقامتگاه بايد از اداره ثبت شركتها استعلام شود.
10ـ هر پروندهاي كه وكيل داشته باشد هر ابلاغي بايد به وكيل بشود نه به موكل، مگر آنكه وكيل، وكالت در مرحله بالاتر نداشته باشد كه در اين صورت دادنامه بايد به موكلش ابلاغ شود.
11ـ هر گاه سازمان، نهاد يا شركت دولتي يا وزارتخانهاي طبق مادّه 32 ق.آ.د.م نماينده حقوقي معرّفي كند هر ابلاغي به هر شكلي كه به چندين نماينده قضائي بشود باطل و بلااثر است.
12ـ هر گاه ابلاغ قانوني انجام شده باشد وقتي معتبر است كه قاضي يقين پيدا كند كه مخاطب از مفاد اخطاريه مطلع شده است.
13ـ اگر اشخاص حقوقي حقوق عمومي، مخاطب باشند مثل وزارتخانهها و شهرداريها، به استناد مادّه 75 امر ابلاغ به رئيس دفتر مرجع مخاطب يا قائممقام او ابلاغ ميشود و اين ابلاغ واقعي است.
14ـ اگر مخاطب شخص حقوقي حقوق خصوصي باشد، مثل مؤسسات غيرتجاري و شركت خصوصي، امر ابلاغ طبق مادّه 76 به (مدير، قائممقام او، يا دارنده حق امضاء) صورت ميگيرد و اين ابلاغ واقعي است و اگر اين اشخاص نباشند ابلاغ به مسئول دفتر آنان به عمل ميآيد كه در صورت اخير، ابلاغ قانوني است.
15ـ ابلاغ هر چند از قواعد آمره محسوب ميشود ولي چنانچه تشريفات آن رعايت نشود ولي مخاطب به مفاد آن عمل نمايد، ابلاغ به عمل آمده معتبر است.
16ـ ابلاغ به ورشكسته به اداره تصفيه امور ورشكستگي يا مدير تصفيه صورت ميگيرد.
17ـ اگر خواهان پس از اخطار رفع نقص نتواند نشاني خوانده را معيّن نمايد، به تقاضا و هزينه وي و دستور دادگاه مفاد دادخواست يك نوبت در روزنامه كثيرالانتشار آگهي ميشود.
18ـ تغيير نشاني داراي سابقه ابلاغ در حوزه قضائي دادگاه ممكن است. اما تغيير نشاني به حوزه قضائي ديگر در صورتي امكان دارد كه واقعي باشد.