ماده186) هركس ميتواند در مورد هر ادعايي از دادگاه نخستين به طور كتبي درخواست نمايد كه طرف او را براي سازش دعوت كند.
1- آن دادگاه نخستيني كه صلاحيت رسيدگي به اصل دعوا را دارد صالح براي رسيدگي به درخواست سازش ميباشد. بنابراين اصل صلاحيت دادگاه ها را بايد در مورد سازش نيز رعايت نمود.
ماده187) ترتيب دعوت براي سازش همان است كه براي احضار خوانده مقرر است ولي در دعوت نامه بايد قيد گردد كه طرف براي سازش به دادگاه دعوت ميشود.
1- تمامي تشريفاتي كه در مورد ابلاغ اخطارية دعوت به جلسه براي احضار خوانده رعايت ميگردد در مورد ابلاغ اخطارية دعوت براي سازش نيز لازمالرعايه ميباشد.
ماده188) بعد از حضور طرفين، دادگاه اظهارات آنان را استماع نموده تكليف به سازش و سعي در انجام آن مينمايد. در صورت عدم موفقيت به سازش تحقيقات و عدم موفقيت را در صورت مجلس نوشته به امضاي طرفين ميرساند. هرگاه يكي از طرفين يا هر دو طرف نخواهند امضاء كنند، دادگاه مراتب را در صورت مجلس قيد ميكند.
1- استماع اظهارات طرفين نوعي تحقيق در مورد موضوع سازش و شرايط آن است كه در صورت عدم موفقيت به سازش، دادگاه بايد اظهارات را در صورت مجلس قيد كرده و تصريح كند كه كوشش براي رسيدن به سازش نتيجهاي نداده است.
ماده189) در صورتي كه دادگاه احراز نمايد طرفين حاضر به سازش نيستند آنان را براي طرح دعوا ارشاد خواهد كرد.
1- منظور از ارشاد فقط بيان اين مطلب از سوي دادرس است كه چون اختلاف آنان از رهگذر سازش رفع شدني نيست ميتوانند در صورت تمايل طرح دعوا كنند ولي بيان شرايط و چگونگي طرح دعوا درحيطة اختيارات دادرس نميباشد.
ماده190) هرگاه بعد از ابلاغ دعوتنامه، طرف حاضر نشد يا به طور كتبي پاسخ دهد كه حاضر به سازش نيست، دادگاه مراتب را در صورت مجلس قيد كرده و به درخواست كننده سازش براي اقدام قانوني اعلام مينمايد.
1- اين ماده در موردي اجرا ميشود كه طرف در دادگاه حاضر نشود ليكن اگر در دادگاه حاضر شود و پس از آن استنكاف از سازش نمايد مطابق ماده 691 همين قانون عمل ميگردد.