شش اصل فوق الذکر بر اساس اصالة الظهور اینگونه تعریف میگردند:
1- اصل حقیقت: هر گاه لفظی دارای یک معنی حقیقی و یک معنی مجازی باشد احتمال قوی (ظاهر) این است که منظور، معنی حقیقی است.
2- اصل عموم: هر گاه متکلم لفظی عامی را بیان دارد، احتمال قوی (ظاهر) این است که عام تخصيص نخورده است.
3- اصل اطلاق: هر گاه لفظ مطلقی داشته باشیم، احتمال قوی (ظاهر) این است که قیدی نداریم.
4- اصل عدم تقدیر: هر گاه جملهای داشته باشیم ظاهر و احتمال قوی این است که لفظی که در تقدیر باشد نداریم.
5- اصل عدم نقل: هر گاه لفظی قبلاً دارای یک معنی بوده باشد، احتمال قوی (ظاهر) این است که هنوز هم دارای همان معنی میباشد.
6- اصل عدم اشتراک: هر گاه لفظی دو معنی داشته باشد، احتمال قوی اين است که یکی از آن معانی، مجازی است.
اصالة الظهور حجت است و مبنای آن بنای عقلاء است و شرع نیز این معنا را رد نکرده است.
منظور از حجيّت در اصول فقه لازم الاجراء و لازم الاتباع بودن است.
اصول عملی مهم عبارتند از: برائت، احتیاط یا اشتغال، تخییر و استصحاب که شرحشان در مباحث آینده خواهد آمد.