نسبت به طلبكاران تاجر.
* آثار حگم ورشكستگي نسبت به بدهكاران تاجر.
نسبت به كساني كه مالي از اموال تاجر در دست دارند:
1ـ يا نسبت به آن مال حقي ندارند.
2ـ يا نسبت به آن مال حقي دارند.
* نسبت به طلبكاران تاجر ديون مؤجل به حال تبديل ميشود و مكلفند در مهلتي كه از سوي مدير تصفيه تعيين ميشود صورت مطالبات خود را جهت احراز به ارگان تصفيه تقديم كند والّا در زمرهي طلبكاران منظور نميشوند و پس از ختم تصفيه ميتوانند به تاجر مراجعه كنند
(مادهي 24 ق. ادارهي تصفيه امور ورشكستگي).
* نسبت به بدهكاران تاجر بدهي آنها حال نميشود چون ممكن است آنها نيز در معرض ورشكستگي قرار بگيرند به استثناي مادهي 422 كه اگر تاجر ورشكسته مديون اصلي برات يا سفته (نه چك) باشد؛ به ساير متعهدين سند مراجعه شود يا آنها بايد براي تأديهي وجه تأمين دهند يا وجه سند را با رعايت تخفيفات مقتضيه پرداخت كنند.
بدهكاران مكلفند ظرف مهلت مقرر (مادهي 24 ق.ا.ت.ا) بدهي خود را به ارگان تصفيه اعلام كنند. اگر اعلام نكنند و سوءنيت احراز شود جرم است اما اگر اعلام كنند و پرداخت نكنند جرم نيست.
* نسبت به كساني كه مالي از اموال تاجر را در دست دارند
1) يا نسبت به آن مال حقي ندارند: اگر موظف مهلت به ارگان تصفيه اعلام يا تسليم نكنند ممكن است به مجازات خيانت در امانت محكوم شوند.
2) يا نسبت به آن مال حقي دارند: (مثل وثيقه) اگر در مهلت اعلام نكنند، آن حق خود را از دست ميدهند و در زمرهي طلبكاران عادي قرار ميگيرند.
* مادهي 447 1ـ عضو ناظر. 2ـ با تصويب محكمه. 3ـ اكثريت نصف + 1 طلبكاران موافق باشند. 4ـ اكثريت سهچهارم سرمايه موافق باشند.
* مادهي 470 اگر طلب طلبكاري، متنازعٌفيه باشد و ارگان تصفيه در حال تصفيه باشد، محكمه ميتواند طلبكار را به عنوان طلبكار موقت به رسميت بشناسد.
* طلبكاران غيرارفاقي ابتدا به نسبت طلبشان بر ميدارند مابقي طلبشان را بعد از اينكه طلبكاران ارفاقي كل طلبشان را برداشتند ميگيرند.
* مادهي 509ـ
* مادهي 512 اقاله لازم است. مدير تصفيه به تنهايي نميتواند فسخ كند.
* مادهي 522ـ
* نكته: ورشكستگي به تقصير و تقلب جرائم ورشكستگي هستند يعني بايد فرد ورشكست شده باشد تا اين جرايم محقق شوند. (البته يك نظر مخالف هم وجود دارد ولي قوي نيست).