استصحاب كلي و جزيي:
كلي و جزيي از اصطلاحات منطق است. كلي مفهومي است كه بر افراد متعدد صدق كند و جزيي آن است كه فقط بر يك فرد صدق نمايد مثلاً انسان را كلّي وزيد را جزيي نامند.
بنابراين، استصحاب كلي عبارت است از استصحاب مفهومي كه بتواند داراي افرادي باشد و استصحاب جزيي، استصحاب فرد معين و مشخص است مثلاً استصحاب وجود غايب مفقود الاثر، استصحابي است جزيي.
تعارض استصحاب با خود يا با ادلة ديگر:
استصحاب اصل است و به همين جهت نميتواند با «دليل و اماره» معارضه كند چون اصل در جايي به كار ميرود كه دليلي بر واقع وجود نداشته باشد و با بودن دليل و اماره نوبت اصل نميرسد و معناي اين كه گفتهاند: «الاصل دليل حيث لادليل» همين است. مثلاً در جايي كه آيهاي يا روايتي يا مادة قانوني براي اثبات حكمي داشته باشيم روي آوردن به استصحاب عدم آن حكم نادرست است و در صورت تعارض امارة يد و اصل استصحاب، اصل استصحاب جاري نميشود و نيز بر فرض اجراي امارة نسب، استصحاب عدم نسب موردي نخواهد داشت ولي تعارض استصحاب با اصل قابل تصور است