امر
امر، حقیقت در وجوب دارد. ماده امر "الف، میم، راء" و صیغه امر "افعلوا" میباشد. واژه امر، مشترک لفظی است. در ماده 189 ق.م، امر به معنای شیء به کار رفته است. در ماده 221 ق.م، امر به معنای فعل به کار رفته است و در ماده 336 ق.م، امر به معنای طلب به کار رفته است. طلب به سه قسم طلب عالی از دانی(دستور واقعی)، طلب دانی از عالی و طلب مساوی از مساوی تقسیم میگردد.
نهی
حقیقت در حرمت دارد. ماده نهی "نون، هاء، یاء" و صیغه نهی "لاتفعلوا" میباشد.
وجه اشتراک امر و نهی
1- هر دو بر طلب دلالت دارند اما يكي الزام به فعل و ديگري الزام به ترك فعل.
2- هر دو انشايياند نه اخباري(انشایی یعنی ایجاد چیزی. اخباری یعنی خبر دادن از چیزی).
3- هيچ يك بر فور و تراخي دلالت ندارند(فور یعنی فوریت و تراخی یعنی تأخیر).
4- هيچ يك بر مره و تكرار دلالت ندارند(مرّه یعنی یکبار( در ماده 1103 ق.م، از قرائن فهمیده میشود حسن معاشرت باید مکرر و مداوم انجام شود)).
نکته: ماده و صيغه امر، حقيقت در وجوب است.
نکته: ماده و صيغه نهي، حقيقت در حرمت است.
وجه افتراق امر و نهي
1- اطاعت از امر با انجام يك فرد از افراد ماهيت متعلق آن تحقق مييابد در حاليكه امتثال از نهي، مستلزم ترك تمام افراد ماهيت متعلق آن است.
2- متعلق نهي صرف ترك فعل است نه كف نفس.
در عبادات تقربی) قربه الی الله، قصد تقرب جستن و نزدیکی به خدا. مثلاً در روایات آمده در محل غصبی نماز نخوانید. بنابراین نماز خواندن در مکان غصبی، باطل است.) موجب فساد است اما در غيرتقربي، موجب فساد نيست مگر بيانگر شرط صحت باشد.
در معاملات نهي، از سبب (نهي مصدري) موجب فساد نيست(مثلاً در وقت اذان ظهر روز جمعه معامله نکنید. چون طرفین معامله دارای اهلیت میباشند و عوضین معامله هم فاقد اشکال هستند، معامله نیز فاقد اشکال است و صرفاً به خاطر نهی شارع معصیت رخ میدهد ولی معامله صحیح است.) اما در نهي از مسبب، موجب فساد است(نهی از مسبب یعنی شارع نتیجه را نمیپسندد. مثلاً با مجنون دائمی معامله نکنید، پس معامله او باطل است. ماده 1213 ق.م. نهی از مسبب یعنی متعلق نهی شرایط، اجزاء و ارکان اصلی معامله است(ماده 1045 ق.م نکاح با اقارب)).