ماده 77- اموال توقيف شده در همان جا كه هست حفظ مي‌شود مگر اين كه نقل اموال به محلّ ديگري ضرورت داشته باشد.

ماده 78- اموال توقيف شده براي حفاظت به شخص مسؤولي سپرده مي‌شود. حافظ با توافق طرفين تعيين مي‌گردد و در صورتي كه طرفين حين توقيف حاضر نباشند و يا در انتخاب حافظ تراضي ننمايند دادورز(مأموراجرا) شخص قابل اعتمادي را معيّن مي‌كند. اوراق بهادار و جواهر و امثال آنها در صورت اقتضا در يكي از بانكها به امانت گذاشته مي‌شود.

ماده 79- اموال توقيف شده بدون تراضي كتبي طرفين به اشخاص ذيل سپرده نمي‌شود :

1- اقرباي نسبي و سببي دادورز(مأموراجرا) تا درجه سوم.

2- محكوم‌ٌله و محكوم‌ٌعليه و همسرآنان و كساني كه با طرفين قرابت نسبي يا سببي تا درجه سوم دارند.

ماده 80- اموال توقيف شده و رونوشت صورت اموال به شخصي كه مسؤوليّت حفظ را به عهده گرفته تحويل و رسيد اخذ مي‌گردد.

ماده 81- شخص حافظ مي‌تواند اجرت بخواهد و هرگاه در ميزان اجرت تراضي نشود مدير اجرا با توجّه به كميّت و كيفيت مال و مدت حفاظت ميزان آن را تعيين مي‌نمايد.

ماده 82- اجرت حافظ را اگر محكوم‌ٌعليه تأديه نكند محكوم‌ٌله مي‌پردازد و از حاصل فروش اشياي توقيف شده استيفاء مي‌نمايد. در صورت مطالبه اجرت از طرف حافظ و عدم تأديه آن مدير اجرا به محكوم‌ٌله اخطار مي‌كند كه ظرف ده روز از تاريخ ابلاغ اخطار اجرت حافظ را بپردازد.

ماده 83- حافظ نسبت به اموال توقيف شده امين است و حق ندارد اموال توقيف شده را مورد استفاده قرار داده يا به كسي بدهد و به طور كلّي هرگاه حافظ مرتكب تعدّي يا تفريط گردد مسؤول پرداخت خسارت وارده بوده و حقّ مطالبه اجرت هم نخواهد داشت.

ماده 84- هرگاه اموال توقيف شده منافعي داشته باشد حافظ بايد حساب آن را بدهد.

ماده 85- در صورتي كه حافظ از تسليم اموال توقيف شده امتناع كند از تاريخ امتناع ضامن محسوب است و دادورز(مأموراجرا) معادل ارزش مال توقيف شده را از اموال حافظ استيفا مي‌نمايد.

ماده 86- هرگاه حافظ نخواهد يا نتواند اموال توقيف شده را نگاهداري كند و يا اوضاع و احوال تغيير او را ايجاب نمايد دادورز (مأموراجرا) پس از تصويب دادگاه، ‌حافظ ديگري معيّن خواهد كرد.