مفهوم غایت:
هر گاه موضوع حکم مقیّد به غایت و نهایت باشد، آیا دلالت می کند بر اینکه حکم بعد از غایت و نهایت مخالف حکم پیش از آن است؟
ظاهراً فهم عرفی و تبادر چنین است و بیشتر اصولیین نیز بر این عقیده اند و به عبارت دیگر مفهوم غایت را حجّت می دانند.
نکته: غایت یعنی آخر و انتهای چیزی.
مثال فقهی: آیه شریفه: «فان طلقها فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجاً غیره» منطوق آیه حرمت نکاح زن سه طلاقه را بیان می نماید و مفهوم آن چنین می فهماند که پس از نکاح محلّل و انحلان آن، ازدواج شوهر اول با او حرام نیست.
مثال دیگر: ماده 1145 ق.مدني می گوید: «در موارد ذیل طلاق بائن است ... 3- «طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد».
مفهوم حصر:
حصر به معنای محدود نمودن است و کلمة منحصر که در فارسی بسیار استعمال شده از همین کلمه و به همان معناست. در زبان فارسی کلمة فقط، تنها و بس و مانند اینها برای حصر به کار می روند.
نکته: در اینکه حصر مفهوم دارد یا نه اختلاف است ولی بیشتر اصولیین آن را دارای مفهوم می دانند و به تعبیر دیگری مفهوم حصر را حجّت می دانند.
نکته: مهمترین دلیل حجّت بودن مفهوم حصر، تبادر عرفی است.
مثال حقوقی مانند ماده 860 ق.مدني: «غیر از پدر و جّد پدری کس دیگری حق ندارد بر صغیر وصّی معین کند» مثال حقوقی دیگر: اصل سیزدهم ق. اساسی جمهوری اسلامی ایران: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که ...»
مثال دیگر: فقط لیسانسیه های حقوق و فقه و مبانی حقوق می توانند در آزمون ورودی وکالت شرکت کنند یعنی سایر لیسانسیه ها نمی توانند در این امتحانات شرکت کنند.